...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چون پیاله دلم از توبه که کردم شکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازا که مرام دم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اونموقعی که من 120 صفحه در کمتر از یک ساعت فقط درمورد خانم منشی بحث راه انداختم شما کجا بودین ؟ بعد خجالت نمی کشه اومده میگه رکورد دست منه برو از خدا بترس توبه کن
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
من نمیدونم منظورت از اجتماعی چیه برداشت هر کس از شعر به خودش بستگی داره
وای از این افسرده گان فریاد اهل درد کو؟
ناله مستانه دلهای غم پرورد کو؟
ماه مهر آیین که میزد باده با رندان کجاست
باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو؟
در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد
همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟
بعد مرگم می کشان گویند درمیخانه ها
آن سیه مستی که خم ها را تهی می کرد کو؟
پبش امواج خوادث پایداری سهل نیست
مرد باید تا نیندیشد ز طوفان مرد کو؟
دردمندان را دلی چون شمع می باید رهی
گرنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو که نیستی
روز ها و شب ها یکی ان ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
ای بینوا که فقر تو تنها گناه تست
در گوشه ای بمیر که این راه راه تست
این گونه گداخته جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره دشمن حال تباه تست
در کوچه های یخ زده بیمار و دربدر
جان میدهی و مرگ تو تنها پناه تست
باور مکن که در دلشان میکند اثر
این قصه های تلخ که در اشک و آه تست
اینجا لباس فاخر که چشم همه عذرخواه تست
در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا
این شعله های خشم که در هر نگاه تست
ویرایش توسط Milik : 02-12-2016 در ساعت 04:48 PM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ما بیشتر جلیل جان
شما تاج سر مایی استاد منی نظرتم واسه فصل الخطابه ینی بدجوز استاد مایی چاره ای هم نداری جز اینکه قیبول کنی استاد مایی خلاصه قیبولت دارم شدید
والا دقیقاَ از دو سال پیش که شروع به اسپم ول دادن کردم همین بوده اینجا ( قبلش یه چهار پنج سال فقط 3 هزار تا پُست کامینگ سون داشتم ، یهو ظرف 6 ماه شد 18 هزار تا ) اینجا به نوعی چت روم سایت هم هست ولی قبول دارم گاهی اوقات رگباری ول میدن و باید اعتدال هم باشه . به هر حال نوعی عادت شده واسه بچه ها و همه الی رو دوست دارن میان :|
در مورد خودم بگم که فقط با حسین ممه تیر کل کل میکنم و با بقیه کلهم قهرم :| یه چند دقیقه در روز وقت کنم میام و همین . بقیه هم اینطورین . زیاد سخت نگیر . الان نگاه کن قیدیما وقتی به مشکل میخورین یا کاری دارن میان اینجا و از بچه ها کمک میگیرن این خیلی خوبه که یه تاپیک سرپا باشه و حتی در 100 سالگی بیای کمک بگیری
قبول دارم رگباری ول دادن دو نفره رو اعصابه و گاهی اوقات که به مباحث سولاح دیفال و اینکه کی اول نوش جان کنه کشیده میشه ، بیشتر رو اعصابه ولی خوب از یه نظر میشه گفت بدم نیست و سرگرم کنندس برا بچه ها ( البته نه اون مباحث چون از ما باباها گذشته دیگه :| )
خودم اونموقع ها که 300 صفحه جلو میرفت ، تقسیم میکردم و میخوندم عین روزنامه :|
سخت نگیر جلیل جان
در حال حاضر 402 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 402 مهمان ها)