گذاشتی والت؟
گذاشتی والت؟
یعقوب ﺍﺯﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺁﻳﺎﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﮐﻪ ﻳﻮﺳﻔﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﺁﺏ
ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻴﺪ ﭼﻴﺰی ﻫﻢ ﮔﻔﺖ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺁﺭی
- چه گفت ؟
.
.
.
.
- ﮔﻔﺖ : شلپ
صبح دوستم بهم گفت بیا بریم برف بازی !
گفتم مگه برف اومده ؟ میگه نه ؟!
میگه قدیما که خاله بازی میکردیم مگه خاله بود ؟!
یه جوری قانع شدم که از صبح تا حالا داریم برف بازی میکنیم
خیلی هم خوش گذشته
نه - ولی میزارمش بعدانوشته اصلی توسط D.SOL
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
با من تراوش روزانه ایست که در نبود تو تکرار میشود
(در نبود تو اشک میریزم)
برای من میشه : خود ارضایی جنسی . . .
صابر بهت نمیخورد جقی باشی.بی شخصیت
خب خدارو شکر صابرم از راه به در شد
کسی ضبط صوت سامسونگ یا سونی در حد اکبند نداره ؟ واسه یه نفر میخوام
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنی ...با من تراوش روزانه ایست که در نبود تو تکرار میشود
(در نبود تو اشک میریزم)
برای من میشه : خود ارضایی جنسی . . .
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به بهاز وقتی اومده تا الان قفلم روش . یه بغض خاصی تو صداشه که خیلی دوسش دارم
در حال حاضر 130 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 130 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
