واي اقا
تا همين الان داشتم مخ ميزدم طرف پايه بود تا ٦ صبح حرف بزنيم منم خوابم ميومد.بهش گفتم خوابت مياد فكر كنم برو بخواب
ميلاد ديوث اين رفيقه توعه؟ مطمئني؟
صابر جقي نميدونم عصر ميخواستم بهت چي بگم اين نته لعنتي قطع شد يادم رفت
تنها توئی تو که میتپی به نبض ِ این رهایی
تو فارغ از وفور ِ سایه هایی
باز آ که جز تو جهان ِ من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر ِ غم ببارد
به سمت ِ ماندنت راهی نمیشوی چرا؟
گاهی ستاره هدیه کن به مشت ِ پوچ ِ شبها
شمرده تر بگو با من حروف ِ رفتنت
تا من بگیرم از دلت همه بهانه هارا
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم ِ آسمانم
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم ِ دوصد خزانم
بگذار بگوین که از سراب ِ.این آن بریدم
من از عطش ترانه آفریدم
به سمت ِ ماندنت راهی نمیشوی چرا؟
گاهی ستاره هدیه کن به مشت ِ پوچ ِ شبها
شمرده تر بگو با من حروف ِ رفتنت
تا من بگیرم از دلت همه بهانه هارا
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم ِ آسمانم
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم ِ دوصد خزانم
صدایم را به یاد آر اگر آواز غمگینی به پا شد
من این شعر گرانم که از ارزانو ارزانی جدا شد
من هر چه ام با تو زیباترم بر عاشقت آفرینی بگو
تابیده ام من به شعر تنت میخوانمت خط به خط مو به مو
بی تو بی شب افروزی ماندنت بی تب تندو پیراهنت
شک نکن من که هیچ آسمان هم زمین میخورد
بی تو بی شب افروزی ماندنت
بی تب تندو پیراهنت
شک نکن من که هیچ
آسمان هم زمین میخورد
در حال حاضر 421 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 421 مهمان ها)