بشوم یا بشوی یا بشود عاشق تو دل بیچاره من عاشق و بیمار شده
بخرم یا یا بخری یا بخرد ناز تو را دل بی عاطفه ات باز طلب کار شده
بروم یا بروی یا برود با دل تو دل تنهایه من از آه تلم بار شده
من از آن که در قلب تو ام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
من از آن که در قلب تو ام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
بشوم یا بشوی یا بشود عاشق تو دل بیچاره من عاشق و بیمار شده
بخرم یا یا بخری یا بخرد ناز تو را دل بی عاطفه ات باز طلب کار شده
بروم یا بروی یا برود با دل تو دل تنهایه من از آه تلم بار شده
من از آن که در قلب تو ام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
من از آن که در قلب تو ام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم ...![]()