من هیچوقت از شعر معر چیزی سر در نیاوردم ینی اصن خوشم نمیاد
بنده مخالف سرسخت غم و غصه ، نمیشه ، ول کن ، ای بابا بد شانسم ، تنهایم ، بدبختم ، دیگه تمومه ، دریای غم ساحل ندارد ، تقدیر اینگونه بود ، آی دیگه بدبختی تمومی ندارم و ... بودم هستم خواهم بود
حتی تقدیر رو هم میشه عوض کرد اگه بخوای . توکل به خدا قوییییییی مردددددددد میری جلو با اعتماد به نفسی مثال زدنی
میگه دوووووووووووسم نداره
هچقدر هم محبت می کنم بازم میگه دووووووووسم نداره
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد