صفحه 15431 از 18592 نخستنخست ... 144311493115331153811542115429154301543115432154331544115481155311593116431 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 154,301 به 154,310 از 185919

موضوع: Chavoshi News |

  1. #154301
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    26,224
    تشکر
    93
    تشکر شده : 558
    این دختره عکسشو گذاشتین من تو سریال داوینچی دیدمش
    من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام

    حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟


  2. #154302
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    35,920
    تشکر
    13,137
    تشکر شده : 22,290
    تنهایی ،
    تنهایی ،
    تنهایی ،
    هیچ چیز به اندازه ی تنهایی غم انگیز نیست
    تنهایی نام بیهوده ی زندگیست
    وقتی بیداری خسته و غمگینی
    وقتی میخوابی کابوس میبینی

    وقتی تنهایی سردت میشود
    انگار برف روی استخوانهایت نشسته باشد
    تنهایی جهنمی نامتعارف است
    جهنمی با آتش سرد
    میان شعله ها از سرما یخ میزنی

    تنهایی هول آور است پر از ظلمت و ناشناختگی
    مثل خانه ای متروک در حاشیه ی جنگل
    عبور نسیمی از لا به لای علف ها میتواند از ترس دیووانه ات کند

    وقتی تنهایی به همه چیز و همه کس پناه میبری
    پخش میشوی در کوچه و خیابان
    به جاهایی میروی که نباید بروی
    به آدم هایی سلام میکنی که نباید

    محبوب من بیا دست مرا بگیر و مرا بیرون بکش
    از کافه های دود نیش خند
    از گلوی شب ها
    از گل و لای روزها
    من پراکنده شدم
    بیا مرا جمع کن از کوچه و خیابان
    بیا مرا جمع کن از دیگران

    تنهایی درنگ در سنگ است
    حرف زدن از یاد آدم میرود
    تنهایی درست مثل پیری ست
    خمیدن تک درخت است بر لبه ی پرتگاه

    تنهای تجسم راه های مسدود است
    بیچارگی روباه است در یک قدمی مرگ و ترن

    محبوب من ، من تنهایم بی تو هیچ کاری نمیتوانم بکنم
    دیگر شعر هم نمیتوانم بنویسم و این تنهایی تلخ است
    تلخ مثل نگاه نوازنده ای که با دستهای بریده به پیانو می نگرد ...
    یکی هم بود
    که پنجره جمع می‌کرد
    تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...


  3. کاربر مقابل از Milik عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  4. #154303
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    !?Who Cares؟!

  5. #154304
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    ای عشق همّتی کن، رنجم به سر بَر ای عشق
    از پا نشسته داری، دستی بر آور ای عشق...
    !?Who Cares؟!

  6. #154305
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    میلاد یه شعر خیلی جنجالی و مشتی و اجتماعی از مولانا بگو
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  7. #154306
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    35,920
    تشکر
    13,137
    تشکر شده : 22,290
    قصه کوته کن برای آن غلام
    که سوی شه بر نوشتست او پیام

    قصه پر جنگ و پر هستی و کین
    می‌فرستد پیش شاه نازنین

    کالبد نامه‌ست اندر وی نگر
    هست لایق شاه را آنگه ببر

    گوشه‌ای رو نامه را بگشا بخوان
    بین که حرفش هست در خورد شهان

    گر نباشد درخور آن را پاره کن
    نامهٔ دیگر نویس و چاره کن

    لیک فتح نامهٔ تن زپ مدان
    ورنه هر کس سر دل دیدی عیان

    نامه بگشادن چه دشوارست و صعب
    کار مردانست نه طفلان کعب

    جمله بر فهرست قانع گشته‌ایم
    زانک در حرص و هوا آغشته‌ایم

    باشد آن فهرست دامی عامه را
    تا چنان دانند متن نامه را

    باز کن سرنامه را گردن متاب
    زین سخن والله اعلم بالصواب

    هست آن عنوان چو اقرار زبان
    متن نامهٔ سینه را کن امتحان

    که موافق هست با اقرار تو
    تا منافق‌وار نبود کار تو

    چون جوالی بس گرانی می‌بری
    زان نباید کم که در وی بنگری

    که چه داری در جوال از تلخ و خوش
    گر همی ارزد کشیدن را بکش

    ورنه خالی کن جوالت را ز سنگ
    باز خر خود را ازین بیگار و ننگ

    در جوال آن کن که می‌باید کشید
    سوی سلطانان و شاهان رشید
    یکی هم بود
    که پنجره جمع می‌کرد
    تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...


  8. کاربر مقابل از Milik عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #154307
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    عجب چیزیه خیلی سطحش سنگینه
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  10. #154308
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    35,920
    تشکر
    13,137
    تشکر شده : 22,290
    بگذشت بی کاروان کولی
    بگذشت بی کاروان کولی ، ازاین بوم و بر
    ز پی اش آتش به کناری زد
    ز پی اش آتش به کناری زد ، ز دلِ خاکستر
    چوشبِ بی جویدیش
    نه سلامم گفت، نه صدایم زد
    به زمستان، سربه گریبانم
    به زمستان، سربه گریبانم، همه با ترسی تلخ
    قاصدکها به من خبرند به دروغی نفری دگرند
    چون سبو شکسته ولبِ جوی، تشنه به آب
    به فراش سینه سحر به خروش و خون جگر،
    به سرودِ آن همه عمر
    همه باشوروشر
    قاصدکها به من خبرند به دروغی نفری دگرند
    بگذشت بی کاروان کولی ، ازاین بوم وبر

    یکی هم بود
    که پنجره جمع می‌کرد
    تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...


  11. #154309
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    بی نظیر

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  12. #154310
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    دنیا حریف زجر روانم نیست...
    !?Who Cares؟!

صفحه 15431 از 18592 نخستنخست ... 144311493115331153811542115429154301543115432154331544115481155311593116431 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 436 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 436 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •