حالا شما جدی نگیر اما جهان خالی است. من خیلی دقت کردم. آن روز که نشسته بودم توی سالن آمفیتئاتر دانشگاه بابل جهان خیلی خالی بود. دیروز هم توی آمفیتئاتر دانشگاه مازندران جهان خالی بود. الآن هم که نشستم توی اتوبوس خالی بودن جهان به دردناکترین شکل ممکن حس میشه.
خب شما فکر می کنید من شوخیام گرفته ولی این صادقانه ترین حرفی است که توی زندگیام گفتم.
احتمالا بعد ظهر هم که تهران برنامه دارم جهان همینطور خالی بماند.
نمیدانم شاید هم جهان خالی نیست و من پرت شدم سمت نامسکونش.
اگر الآن پسرم کنارم بود از خالی بودن دردناک جهان و از دردناکی خالی بودنش خیلی کم میشد.
علی ای حال. فقط خواستم به خودم یادآوری کنم که جهان خیلی خالی است و من غمگینم. کودک درونم قهر کرده انگار. شده دقیقا شکل بچههایی که بغلدستیشان کوکویشان را از ظرفشان بلند کردند. لب و لوچه آویزان.
ای دل غافل.
ای دل خیلی غافل.
چرا زودتر به ذهنم نرسید؟ آقایان و خانمها ممکن است فلوئوکستینهای تولید داخل تقلبی باشند و مشکل از جهان و خالی بودنش نباشد.
خدایا جهان را پر کن لطفاً.
@
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]yaghitabar