به به که لحن او فرمان آتش است
در معرفت خداست شلیک کن رفیق ...![]()
به به که لحن او فرمان آتش است
در معرفت خداست شلیک کن رفیق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
متن وصیتم شرح مصیبت است
بی روضه کربلاست شلیک کن رفیق ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
يك خودنويس شيك، زير بخارى است
سهم رفيق ماست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
با او بگو كه من، ديشب خريدمش
از ارث من سواست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
چپ دست نابغه، كانسرو خون من
با آرم خون بهاست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
اكنون در اين غزل، بحران خودكشى ست
در آن غزل عزاست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
مرگ موقتى، در مد نشست كرد
انديشه در كماست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در هفت شهر دور، در من يزيد عشق
اعلام كودتاست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
يك راز سر به مهر، با او نگفته ماند
قلبى كه جابجاست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
قلبم نحيف و داغ، بر حسب اتفاق
ماسيده سمت راست، شليك كن رفيق ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 135 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 135 مهمان ها)