بیتباران انبوهند/مگر از کومه برآید دودی/گیرد و آتش ژرفی گردد/ ورنه چشم نخورد آب زمن/ -یا منها-/ کابمان سرد/ نانمان گرم/ مشتمان در جیب است/ حرفمان ازآتش و خون است مدام
از این راه و آن راه/ میکوشم تا دلو نگه دارم/ با این امید که/ نیهای فرسوده هرگز نخواهند شکست/ ناگهان ته سطل باز میشود/ خالی ای است در دست من
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)