حسین هدایتی
به عهدی که با هواداران بستم عمل کردم و بدون شک پیروز واقعی شما هواداران هستید.
حسین هدایتی
به عهدی که با هواداران بستم عمل کردم و بدون شک پیروز واقعی شما هواداران هستید.
محسن چه جایگاهی داره خواننده سنتی در به در دنبالشه با هم بخونن شاگرد شجریان !
غه مگین و دل په شیوم
غه مگین و دل په شیوم بروانه باری لیوم
حه یرانی خالی لیوم جه رگم سوتاو وه ک قاوه
هه ر دو ئه بروی خوین ریژت بوون به جه لاوی گیانم
به فیتوای چاوی مه ستت قه تلم واجب کراوه
پاییزی سه ردی جانان زه ردی کرده سه ر ی من
زومستانی فیراقت تیکی دا به زاری دل
بو تو شیت و شه یدا بووم بو تو ده یری و رسوا بووم
بو تو زه نگی زریا بووم بو چی تو ره حمت نه ماوه
له سه ر تاقی دو ئه بروت مه یلی زولفه رام ئه کیشی
بوچ ده م کوژی خوم قوربان پردی سیرات نه پساوه
له دردی بی ده رمانی که وتوومه سه ر گه ردانی
بوچ ده م کوژی مال ویران جه رگم بو چی برواه
له دردی بی ده وایی مه یلی زولفه رام ئه کیشی
له دردی بی ده رمانی که وتوومه سه ر گه ردانی
به جووابی له ن ته رانی چی بکه م جه رگم برواه
له بو هیجری دوری دوس جه رگ و روحم نه ماوه
چی بکم له دوری دوسم هوش و فیکرم فه وتاوه
تصنیف زیبای «غه مگین و دل په شیوم» به عنوان اولین اثر ضبط شده کردی شناخته شده است. استاد شجریان در کنسرت آذر ۸۴ با عنوان "تصنیف دشتی مرا رها کن" (به یاد سید علی صغر کردستانی) این تصنیف را با تنظیم استاد حسین علیزاده بر روی آخرین سروده مولانا اجرا کردند.
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شب های عشق بازی و استفراغ... شب های مست، سمت کجا رفتن
یک لحظه یک جنون بدون مرز، تا انتهای عمر به گا رفتن!
سیگار ِ بی اجازه ی ماتیکی، از دوووور با تو این همه نزدیکی!
بی هر سفینه در دل تاریکی، با دودهای خسته فضا رفتن
غم های متّصل به کمی شادی، تا گوسفند ِ غرق در آزادی
چوپان که خواب مانده در آبادی، با گرگ های پیر چَرا رفتن!
تلخ از شراب تا ته بیهوشی، با چند تا غریبه هماغوشی
دنبال نور در دل خاموشی... با کلّه توی پنجره ها رفتن!
آواز بی اجازه ی زن در هیچ، شب در سکوت ِ این همه پیچاپیچ
در مارپیچ رو به ته ِ درّه دیوانه وار سمت صدا رفتن...
سید مهدی موسوی
در حال حاضر 138 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 138 مهمان ها)