دکتر گفت چی خوردی از صبح گفتم خبر مرگم استانبولی و یه لیوان شیر مثلا محلی
یارو نیشش باز شده بود
حالا نمیخواست با جزئیات بگی میگفتی یه کم برنج خوردم
یه بار دوستم حال بد شده بود بردمش بیمارستان بابا مامانش دنبالم کردم منو بزنن میگفتن تو بچه مو بدبخت کردی