خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت
تا بیایند عزیزان به مبارک بادم...
خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت
تا بیایند عزیزان به مبارک بادم...
بعضی وقتام خسته میشم دیگه.خیلی شیطونن.حالا تا ببینیم چی میشهنوشته اصلی توسط Herzeleid
به به! دنیای قشنگی دارن واقعا ...عالیه باید قدر این حسای خوبو بدونی هر چند واسه چند لحظه هم باشه
دوست ندارم با خمپاره بمیرم, با خمپاره که میمیری خیلی شانسی میمیری .
کسی تو را آدم حساب نمی کند.
الله بختکی چیزی می اندازد , ممکن است بخورد به تو یا بخورد به شغال
دوست دارم تک تیر انداز بزندم
کسی تو را می بیند , نشانه گیری می کند و راست می زند به تو
آن جا تو ارزش داری
تو را آدم حساب می کند
من هنوز تو شوک وارد شدن BMW i8 و مساوی امشب رئالم
ناگاش
چنان فشرده شب تیره پا که پنداری
هزار سال بدین حال باز می ماند
به هیچ گوشه ای از چارسوی این مرداب
خروس ایه آرامشی نمی خواند
چه انتظار سیاهی
سپیده می داند ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
الی چقد چرت و پرت می گیاینا همه از زیر سر توئه
سلام بکس
در حال حاضر 330 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 330 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
