جمعه حرف تازه ای برام نداشت
هر چی پیشتر از اینها گفته بود ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بگذر ز من ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم
هی میگم بریم نماز جمعه
دیدی این شد آخرش
الان باید کشتی بجات بسازیم
بندازیم تو دریای تهران (البته تهران که دریا نداره)
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 616 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 616 مهمان ها)