آهنگ سینا حجازی اومد
"آتش" افتاده ام ، ولی در باد..شعله-شعله من و ..نگاه از تو !
خاک، سلول ِ سالخوردم شد، با درختان ِ راه - راه از تو !
بسته ی بندهای نامرئی، به سیاه و سفید ، خو کردیم
بوم ِ خاکستر است و فقدان ِ رنگهایی که بی گناه از تو ..
اسم تو ، رمز شب شد و افتاد در جماع ِ جماعت ِ دل-کور
زهر ِ زنبورهای صف در صف ... خون ِ گلهای بی سلاح از تو !
منتهای سپید بختی هم کفنی خون-گرفته خواهد بود!
با جسدهای کار-دست ِ عزیز..که یقین ، می دهد گواه از تو !
گور ِ بابای این امانت که شانه های صبوری ام را کُشت !
خلق کردی به شرط ِ فرسایش.. "من" غلط بود و اشتباه از تو !
"صبر" ، سرمایه ی بزرگی بود ، بعد ِ حکم ِ "زنانگی موقوف" !
تن سپردم..که شرط ِ تکوین بود سند ِ رسمی ِ "نکاح" از تو !
دامنی داشتی اگر ، می شد که بگیرد هزااااااااار بار به "آه"
هرکه "روزی" و "روز"، مثل ِ من ..هرچه جنبنده ، دادخواه از تو !
نه چنان "مهربان" که می گویی! نه چنین "ناتوان" که می بینم !
تو کدامی؟ کدام بیشتری؟؟ مانده ام در تو آه ... آآآآه از تو !
ملک الموت ِ مهربانت را دوست - تر دارم ازتو .. حق دارم !
چاره ی چاله آمدی ، اما چاه بودی .. نبود راه از تو !!
یادگاری بماند این "تن" هم ، که به دردم نخورده جز عصیان!
بایگانی کن این نفس-کُش را ..بعد ، خاک از من و گیاه از تو !
خواب و بیدار ، هردوکابوس است..چشم واکرده ، چشم-بند از نو !
ای خداوندِ خیره ی خاموش! به خودم می برم پناه از تو !!
طاهره خنیا
پشت سر جاده ای به بیراهه
پیش رو داغ کهنه ی دیوار
فرصت با تو بودنم اندک
حرف های نگفته ام بسیار
می کُشی زخمی غرورم را
سنگدل تو چقدر بی رحمی
دوستت دارم و نمی بینی
عاشقت هستم و نمی فهمی
تار می بینم آرزو ها رو
پشت این عینک پریشانی
روز های بغل بغل پاییز
سال های فقط زمستانی
دست در دست عشق میمیرم
پشت موسیقی کلاسیک باد
داستان من و تو تکراریست
از شروع سکوت تا فریاد
معشوق من ! سودای من آیا به سر داری؟
وز حال و روز من، هنوز آیا خبر داری؟
با من خیالت همره است امشب
وز حال و روز من ـ اگر تو نیستی ـ او آگه است امشب
امشب شب شوریدگی ها و خرابی ها و مستی هاست
امشب شب آزادی از قید بلندی ها و پستی هاست
چون باد و چون باران
می دانی و من با تو می دانم
می خوانی و من با تو می خوانم
وقتی صدایت می زنم: ای یار!
سر در درون چاه دل می خوانمت امشب
در عین دوری
با هستی ام آن قدر نزدیکی
که رو به هر سو می کنم، با خویش
در خویش ، می گردانمت ، امشب
آواز من امشب، شگفتا، خود، ز نای توست
پنداری اصلا در گلوی من صدای توست
وقتی دهانم باز و بسته می شود، گویی تو خوانایی
وز نیک و بد پیش آن چه می آید، تو بینایی
افلاکی ام یا خاکی ام امشب؟
من خود نمی دانم کی ام امشب
هی ها کنان نام تو با فریاد می گویم
دستم تبرزین، و دلم کشکول
یاهو کشان هر سو به دنبال تو می پویم
تو در منی ، پس من که را در شهر می جویم؟
امشب شب غوغا، شب غوغا،
شب غوغاست
در جان من امشب
هنگامه ها، هنگامه ها،
هنگامه ها
برپاست...
حسین منزوی
تتلیتیا میگن برو واسه مجوز !!! حالا اگه من بِرَم واسه مجوز چی میشه ؟؟!! همه میگن اسمِ مقام معظم رهبری رو آورده واسه مجوز !!! پس از همون اول بیخیالِ مجوز شدم ! بعد اینکارو کردم که بدونید من اینکارو نه واسه مجوز کردم نه واسه خودشیرینی !!! من این کارو کردم که بگم من زیرِ پرچم این کشورم و اینجا به دنیا اومدم و اینجا میمیرم و میدونم دارم تو کشورِ جمهوری اسلامی زندگی میکنم و پایبند به همه قوانین هستم و دیگه اینقد پیشنهاد های خارجی بِهِم نشه !!! همین !! الان دوباره اعلام میکنم که آلبومِ جدید امیر تتلو بدون مجوز و مجانی پخش خواهد شد ، به صورت کاملا زیرزمینی مثلِ همیشه و اینکه من هنوز دست بوسِ همه مردمِ ایران ، همه بزرگترا ، همه پدر مادرا به ویژه مقام معظم رهبری هستم . صد بار دیگه هم میگم من کوچیکِ تک تک ایرانیام ، من خاکِ پای همتونم ، من فقط یه خدمتگزار واسه تتلیتیام و براشون با عشق موزیک میسازم ! همین ! عاشقتونم شب بخیر
هک بصورت lab
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
تتلیتیام
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
در حال حاضر 65 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 65 مهمان ها)