یادش بخیر ابتدایی که بودم 2 تا هالو داشتیم تو کلاس که نمرشون زیر 2 میشد همیشه
یکیشون الان مغازه مرغ فروشی داره به نام خودش
اون یکی هم مغازه چلوکبابی داره به نام خودش
باید اعتراف کنم هالو ما بودیم نه اونا
دیگه برو واسه همیشه که قیدتو زدم
خب منم عین تو دیگه بدم
دروغ می گفتی دوسم داشتی
منم تصمیم گرفتم دل به تو ندم
اها یادم اومد راهنمایی هم یه خنگول داشتیم
الان پیرهن زنونه و اینجور چیزا میفروشه
این یکی مغازه به اسم باباشه نه خودش ولی خب وضعش خوبه هر روز گوشی عوض میکنه
در حال حاضر 387 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 387 مهمان ها)