یه عطر خیلی خوچجل خریدم کادوپیچش کردم بعد رفتم گل فروشی یه گل رز طبیعی هم دادم چسبوند بهش ! با یه نامه ! دادم پسر داییم برد بهش داد ! یه عشوه خیلی کوچولو اومده گفته نمی خوام بردار ببر ! پسر دایی منم گفته شرمنده نمی تونم برگردونم اومده بیرون
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
یه عطر خیلی خوچجل خریدم کادوپیچش کردم بعد رفتم گل فروشی یه گل رز طبیعی هم دادم چسبوند بهش ! با یه نامه ! دادم پسر داییم برد بهش داد ! یه عشوه خیلی کوچولو اومده گفته نمی خوام بردار ببر ! پسر دایی منم گفته شرمنده نمی تونم برگردونم اومده بیرون