نمیدونم چی بهت بگم..هر کاری میشده کردی دیگهنوشته اصلی توسط Rasool24
نمیدونم چی بهت بگم..هر کاری میشده کردی دیگه
به خودم میگم خب شاید ازم خوشش نیومده شاید به خودش میگه لیاقت من بیشتره . شاید دنبال یه آدم خوشتیب تره شاید با من بودن واسش کسره شانه . خب من چیکار کنم که مثل فلانی و فلانی نیستم . دیگه باید برم بمیرم ؟
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تمام عمر بستیم و شکستیمچه کج رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری نه ایین داری ای چرخ
نه دین داری نه ایین داری نه ایین داری ای چرخ
به جز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ
نفهمیدیم به دنبال جه هستیم
عجب آشفته بازاری ست دنیا
عجب بیهوده تکراری ست دنیا
پسر خوب هیچکس تو این دنیا ارزششو نداره که تو فکر کنی
کمی بدی هیچی نیستی..اعتماد به نفست تحت هیچ شرایطی
نباید از دست بره...اصلا ارزششو نداره..تو الان تو اوج جوونی هستی پر موقعیتای ایده ال..این افکارو بریز دور
دیگه نه امیدی واسم مونده نه اعتماد به نفسی . نمی دونی من چی کشیدم ! نمی دونی چند بار تحقیر شدم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تمام این روزا میشه واست خاطره...از زندگیت لذت ببر...
من تجربه دارم که بهت میگم زندگیتو بکن...بیخیالش
الان الی صبح میاد همه اینارو نخونده رد میکنه
شب بخیر ... ببخشید اگه مزاحم شدم ... دنبال یکی واسه درد و دل بودم . مرسی آبجی ملیحه
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در دو سوی تُشَک ایستاده‌اند
مثل دو قهرمان آرام‌اند
به هم نزدیک می‌شوند
مثل دو دوست دست می‌دهند
به هم نگاه می‌کنند
مثل دریا و ماه
عمیق
به هم نگاه می‌کنند
آن‌گاه
کُشتی آغاز می‌شود
خم می‌شوند
دست در بازوی هم
کمرگاه و
ران‌ها
ناآرام
در هم می‌پیچند
وحشی و حمله‌ور
سرانجام
آن کس به خاک می‌افتد
که زودتر می‌گوید
دوستت دارم ....
شهاب مقربین
در حال حاضر 450 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 450 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
