گشنگیُ میشد با خیلی چیزا دیگه هم رفع کرد یا اصن یه شبُ تا صب باهاش سر کرد
خیلی وقتا شده تو چیزی بخوری یا نخوری خیلی توفیری به حالت نداره اما وقتی یه جمعی دارن میرن تو هم خب لبی میزنی
میشد اما نکرد
گشنش بود که رفت غذا خورد وگرنه نمیرفت تو ی مکانی برای خوردن غذا