نوشته اصلی توسط Malware
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
برم یکم کتابی چیزی بخونم بلکه خوابم گرفت
شب خوش دوستان
شب خوش.برم یکم کتابی چیزی بخونم بلکه خوابم گرفت
شب خوش دوستان
چه نكاه سخيفي داريمارو ببین چه علافی هستیم.. ملت دارن پولشون و میگیرن.. حالا ما که به عنوان سرگرمی میشینیم میبینم باز میگیم موردی نداره.. وقتمونو میگیریم میایم ساعت ها در مورد این کیونیا حرف میزنیم
فوتبال واسه من و خيلياي ديكه مسىله سرگرمي صرف نيست كما اين كه ممكنه واسه خيليا باشه
من قبلا يه جمله گفتم خيليا خنديدن بهم ولي اين كه فوتبال وقتي از سرگرمي فراتر بره رو خيلي از جوانب زندگي تو نتثير ميذاره چه عز احساسات منفاوت بيم و اميد تا شادي و غم گرفته چه باقي ماجرا
ولي وقتي شد سرگرمي ديگه طردفداري و علاقه و تعصب و احساس توش معنايي نداره! اصن ماهيت سركرمي با اين چيزا سازگار نيست و يه جا جمع نميشه
اگر فوتبال نگاه سرگرمي داري حق داري اين طور بگي و اون وقت ديگه ميشه يه ورزش مثل هزاران ورزش ديگه مثلا واليبال يا تنيس يا گلف
ولي فرق فوتبال با بقيه ورزشا اينه خواستگاه هاي اجتماعيش خيلي خيلي قوي تره اصن نصف جذابيتش خارح از زمينه و به دشمني ها و كل كل ها و تاريخي و لوكاله
تو كه طرفدار ليوري حتما ميدوني دشمني اين دو تا تيم اصلا فوتبالي نبوده و از خارج تز زمين وارد فوتبال شده و امروز وسيده اينجا كه ميبيني
اين كه از ضعيف ترين بخش جامعه تا متمول ترين ادما رُ اين طور بتوني كنار هم بشوني و اخساسات يكساني واسشون تعريف كني چيزي فراتر از سرگرميه
هيچ وقت با منطق و عقل نخواه كه مسائلي كه با حس و دل سروكار داره رو تحليل كني چون هيچ جوابي واسش پيدا نميكني
دلتنگ يعني تو پيشم نميموني
اما نميدوني هر لحظه اينجايي
خاک بر سر اون مردمی بکنن که در طول تمام این سالها نفهمیدن که یه فرقیست بین جانی و عالم...
حتی دنبال جانی رفتن، نمازخون شدن، ریش گذاشتن برای اینکه صد تومن پول بگیرن. جهان میگذره با صدتومن یا بی صدتومن؛ ولی خیلی بده که آدم فاحشه ی مغزی باشه
( فریدون فرخزاد )
الان که فکر میکنم به وسعت نگاه تو حسودیم شدچه نكاه سخيفي داري
فوتبال واسه من و خيلياي ديكه مسىله سرگرمي صرف نيست كما اين كه ممكنه واسه خيليا باشه
من قبلا يه جمله گفتم خيليا خنديدن بهم ولي اين كه فوتبال وقتي از سرگرمي فراتر بره رو خيلي از جوانب زندگي تو نتثير ميذاره چه عز احساسات منفاوت بيم و اميد تا شادي و غم گرفته چه باقي ماجرا
ولي وقتي شد سرگرمي ديگه طردفداري و علاقه و تعصب و احساس توش معنايي نداره! اصن ماهيت سركرمي با اين چيزا سازگار نيست و يه جا جمع نميشه
اگر فوتبال نگاه سرگرمي داري حق داري اين طور بگي و اون وقت ديگه ميشه يه ورزش مثل هزاران ورزش ديگه مثلا واليبال يا تنيس يا گلف
ولي فرق فوتبال با بقيه ورزشا اينه خواستگاه هاي اجتماعيش خيلي خيلي قوي تره اصن نصف جذابيتش خارح از زمينه و به دشمني ها و كل كل ها و تاريخي و لوكاله
تو كه طرفدار ليوري حتما ميدوني دشمني اين دو تا تيم اصلا فوتبالي نبوده و از خارج تز زمين وارد فوتبال شده و امروز وسيده اينجا كه ميبيني
اين كه از ضعيف ترين بخش جامعه تا متمول ترين ادما رُ اين طور بتوني كنار هم بشوني و اخساسات يكساني واسشون تعريف كني چيزي فراتر از سرگرميه
هيچ وقت با منطق و عقل نخواه كه مسائلي كه با حس و دل سروكار داره رو تحليل كني چون هيچ جوابي واسش پيدا نميكني
به راهت ادامه بده.. بزار فوتبال تو زندگیت تاثیر داشته باشه
فقط چند تا پُست آخر رو خوندم و نمیدونم که منظورت از تاثیر فوتبال در زندگی چیه !! ولی بزار یه چی بهت بگمالان که فکر میکنم به وسعت نگاه تو حسودیم شد
به راهت ادامه بده.. بزار فوتبال تو زندگیت تاثیر داشته باشه
داداش من طرفدار دو اتیشه ناصر خان و استقلال بود ، جوری که وقتی استقلال میباخت ، نمیشد بری طرفش و ... طرفدار چند آتیشه ناصر خان بود و هست ! کلکسیونی از عسکهای ناصر خان تو اتاقش بود و الانم هست !! وقتی وارد خونش میشی اولین چیزی رو که میبینی عکس بزرگ ناصر خان ِ !! وقتی که ناصر خان فوت شد ، داشت دیوانه میشد و یه مدت افسرده هم شده بود !!! مرخصی استعلاجی و ... تا اینکه رفت پیش ِ یه روانشناس و خوشبختانه حالش خوب شد ! نمیدونی پدر و مادرم و زن و بچش چی کشیدن تا حالش خوب شد و فراموش کرد همه چی رو ! اینا رو گفتم که بدونی اگه بخوای فوتبال رو بیش از حد وارد زندگی کنی ، نتیجش میشه این ! طرفداری از یه تیم و یه مربی نباید تاثیر رو زندگیت داشته باشه ! داداش من بچه نبود که از روی احساسات و ... رفتار کنه ! ( الان 43 سالشه ) اینقد که داداشم عاشق ناصر خان بود و هست ، زن و بچه ی ناصر خان نیستن ! امیر تهرانی رو همه ی طرفدارای ناصر خان میشناسن .
خلاصه اینکه فوتبال نباید تاثیر مستقیم روی زندگی داشته باشه ! میشه طرفدار دو آتیشه یه تیم و یه مربی بود ولی زندگی شخصی رو کاملاً جدا کرد
و در آخر ...
نمیدونم چرا اینا رو گفتم ولی این تجربه تلخ رو گفتم که شاید ...
در حال حاضر 475 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 475 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
