نوشته اصلی توسط Betty
آقایون داداشا شب بخیر
آقایون داداشا شب بخیر
رویای من تن تورو امشب به سرقت میبرهقهرمان من بشمار که امدم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ناگاش
پا قدم ما سنگین بود؟؟آقایون داداشا شب بخیر
شبت بخیر
حالت تهوع گرفتموقتی طرف از پاسگاه یا برجک مرزی میاد باید خودت ببینیش کلا سیاه میشه بوش هم جای خود
مادرم تمام لباسهامو انداخته بود حیاط
عزیزمالله الله که مزارت به هرات امده است
قوم الوات به جنگ حضرات امده است
که اگر پای به میدان بگذارم , گویید :
حضرت فیل به جنگ حشرات امده است
مرزبانی اذربایجان غربی
بیا ببین چجورشم داریم با موش سوسک سرما کم ابی بوی نفت غذای اشغال دستشویی که درش منظره خاک ترکیه سقفشم اسمونه
خدمت کردی؟ کجا؟منطقه مرزی گُر میگیری !
منو چی ؟! میشناسی ؟!من ارمان نمیشناسم
☺
|
هر جای خونه
هر جای خونه
هر جای خونه
شــمع روشن شه
پـروانــه ها
دور تــو
میـگـردن
_______________
تو رو
وقتی نبینم
سیر میشم
از این مردن
که دنیامو گرفته
آخرشم کسی خودشو معرفی نکرد منم رفتم دیگه هم برنمیگردم
در حال حاضر 635 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 635 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
