اما شکنجه ها یواشکی نبود ...
من توی پیله وحشت میپوسم برام چرا از خنده قصه میگی...........
هر شب همین بساط است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چای و سکوت و یک فیلم
بعد از مرور اشعار سیگار پشت سیگار
در حال حاضر 623 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 623 مهمان ها)