اما شکنجه ها یواشکی نبود ...
من توی پیله وحشت میپوسم برام چرا از خنده قصه میگی...........
هر شب همین بساط است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چای و سکوت و یک فیلم
بعد از مرور اشعار سیگار پشت سیگار
در حال حاضر 643 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 643 مهمان ها)