[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] · [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ·
هر خانواده ای که در آن یک یا چند نفر به جبهه رفته باشند بی قراری را می شناسد، روزهایی به خانه برنگشتن هر رزمنده کابوس چند خانواده بود. حالا تازه خبر رسیده است که ۱۷۵ غواص ایرانیِ مفقود، با دست های بسته به میهن برگشتند. غواصانی که دست های شان پاروی شنای شان بود ولی بال شنای شان را بسته و زنده به گورشان کرده بودند. جنگِ بی رحمی که هنوز هم زخم می زند.
زمانی دو برادرم، پدرم و همسر خواهرم یعنی تقریبا تمام مردان خانه ام همزمان به جبهه رفته بودند و سه نفرشان زخمی برگشتند...ولی مگر این زخم تمام شد؟ بارها دور از ایران دیده ام که مردمِ جهان چگونه برای رزمندگان و شهدای جنگ شان حرمت قايل اند اما در ایران سیستم حاکم رزمندگان و تعاریف ارزشمند رزم را تصاحب کرد و بعد از جنگ هم این رزمندگان بودند که از چند سو زخم خوردند. حذف شدند، مردانی که بعد از جنگ هم زخمی شدند در ایران کم نیستند. بازگشت رزمندگان با دست های بسته به میهن باید که همه مان را بدون حکمِ حکومتی و دولتی داغدار می کرد و به یادشان هر جای جهان که هستیم شمعی می افروختیم، درست مثلِ همه ی جای دنیا که برای رزمندگان شان حرمت قايل اند.