آدم خوشبخت طرف تاریک واقعیت را نمیبیند.هیاهوی زندگی اش صدای موریانه ی مرگ را که وجودش را می جود، میپوشاند. خیال میکنیم ایستاده ایم، حال آنکه در حال سقوطیم. این است که حال کسی را پرسیدن، یعنی به صراحت به او اهانت کردن. مثل این است که سیبی از سیب دیگر بپرسد : حال کرمهای وجود مبارکتان چطور است؟یا علفی از علف دیگر بپرسد: از پژمردن خود راضی هستید؟حال پوسیدگی مبارکتان چطور است؟
حال کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید میکند
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حیف ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 223 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 223 مهمان ها)