سفیده یه امریکایی برات پیدا کردم شماره حساب بدم
سفیده یه امریکایی برات پیدا کردم شماره حساب بدم
مرد مسافر بعداز سالها از خارج به ايران برگشته و تو ماشين با راننده تاكسي (حسين پناهي)حرف ميزنه .
مسافر : شما شاعريد ؟
راننده تاكسي
(حسين پناهي): نه ! من راننده تاكسي أم !!
مرد: اما شما شعرهاي قشنك ي ميگيد !
حسين پناهي : اينجا (ايران) هيچ كس جاي واقعي خودش نيست !
اينجا
شاعرها راننده تاكسي أند
و
راننده تاكسي ها شاعرند !!
تو به فکر آرزوهاشیو اون نــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــه
ریدن به مملک ...واسه دو لیتر بنزین 1 ساعت تو صف بودم ..سهمیه وانتا می سوخت امشب پر از وانت بود
در حال حاضر 358 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 358 مهمان ها)