گلهای پرپرت سوخته در این باغ فرمانده ی **** در لشکر عراق
کوچ بنفشه ها از وحشت چماق یک عمر آب شدن یک فصل فصل داغ
سس بود زندگی با طعم تلخ و تند یک اره در دهان با ریتم های کند
انسان سالاد بود از میخ و تیغ و تیر باید ادامه داد مثل چریک پیر
اشکی نمانده است بغضی که بمب شد شاعر مغازه بود دائم پلمپ شد
یک پنجره نبود دیوار شد صدا هر زن ترانه شد در خون خود ندا
اما شکنجه ها یواشکی نبود او پیش چشم مان ستار را ربود
حالا که گیج گیج حالا که مست مست با من بگو هنوز آیا امید هست؟
یک مشت حرف خیس در قلب دفترم یک دشنه در گلو یک کلت در سرم
پای مرا ببین میدان مین کجاست سربندهای خون مفقود در خداست
ما پیش می رویم روی طناب دار تفسیر شعرمان عرعر و قارقار
گاهی که تیغ شان با پنبه شیک بود پاسخ به پرسشم فحش رکیک بود
سنگر سکوت نیست در جنگ با شُغاد تا شعر زنده هست باید ادامه داد
اما شکنجه ها یواشکی نبود او پیش چشم مان ستار را ربود
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت
یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده
خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
هر سه مقابل پنجره نشستند خیره بر دریا
یکی از دریا گفت. دیگری گوش کرد.سومی نه گفت و نه گوش کرد.
او در میانه دریا بود غوطه در آباز پشت پنجره حرکات او آرام، واضح
در آبی رنگ پریدهی آبدرون کشتی غرق شدهای چرخید.
زنگ نجاتغریق را به صدا در آورد.
حبابهای ریزی با صدای نرم بر روی دریا شکستند
ناگهان یکی پرسید: «غرق شد؟»دیگری گفت: «غرق شد.»
سومی از عمق دریا نگاهشان کرد.گویی به دو نفر که غرق شدهاند مینگرد.
ویرایش توسط Milik : 06-21-2015 در ساعت 12:17 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دلیل نمیشه به علایق دیگران توهین کنند
ای خدا رحمی به فریادم برس
گشته لبریز کاسهی صبرم ، به دادم برس
تو تصادف تمدن، میون یه گله مفت خور
له شدیم، داغون شدیم داور به بیدادم برس
ای خدا گو چارهی دردم کجاست
آتش گرم فزونه این شب سردم کجاست
یا زمستان را بهار کن یا تورم را مهار
یا بگو ما بد چه کردیم و ره برگشت کجاست
وضع دنیات که همش نارنجیه
امنیت کو راستی کو و عدالت چی چیه
صلوات بفرستید، با هم دعوا نکنین!
!?Who Cares؟!
در حال حاضر 247 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 247 مهمان ها)