[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من تو عمرم حتي يه بارم طرفه پيجش نرفتم نميدونم چرا ناتيفي برام مياد
ویرایش توسط D.SOL : 06-24-2015 در ساعت 02:21 AM
تیکنولوژی سامسونگ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صبحدم، هاله نوری که به گلبرگ رسید
با سرانگشت نوازشگر عشق
با دو چشمی که نمایشگر احساسش بود
با لبانی که ز گرمای هوس می لرزید
بوسه بر چهره گلبرگ کشید
و در آغوش اهورایی خود جایش داد
تن گلبرگ از آن وسوسه ناگه لرزید
به اشارت، همه ی راز دلش را گشود
و سر از شانه خورشید نوازشگر و بی باک گرفت
چشم در چشم پر از ژاله خورشید نهاد
بی تامل گفتش :
من تو را می فهمم
و از آن راز، که در قلب خود آکنده ای آگاه شدم
باوفایی و من این سر به خدا می دانم
لیک عمرم به وفاداری تو قد ندهد
همه ی عمر من این دم بود و هدیه من این لبخند
که نثارت کنم و جان سپرم
چشم در چشم پر از ژاله خورشید نهاد
و به لبخند، که سرمایه جاویدش بود
بر سر شانه خورشید سپرد جانش را ..
{ اردشیر هادوی }
در حال حاضر 438 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 438 مهمان ها)