یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هادی دیروز بت زنگ زدم جواب ندادی یادت باشه
یک شب آتش در نیستانی فتاد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 467 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 467 مهمان ها)