22:47نوشته اصلی توسط shimaa
22:47
برای اینایی که کر کر میخندن بری فیلم حمله بسیجیا رو به کوی دانشگاه بذاری بعد فیلم اعتراف مسخره تی وی که نشون داد اون موقع هم بذاری دیگه اینجوری به کرسی شرای اغا نخندن
یادم نمیره یه مشت اراذل اوباش اوردن میگفتن اینا کارگرای معدن بودن حمله کردن دانشگاه !
عمری است از عاشقانه ها،خالصانه مرگنامه می سازم!
یه تصویرش خیلی دلخراش بود دختره رو از موهاش از بالای راه پله ها اویزون کرده بودن دختره جیغ میکشید
اشترم امشبم شب زنده داری کن نمازت با من
دعای فلج یادت نره ببخشین فرج
یکشب ز ماورای سیاهی ها
چون اختری بسوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم
سر تا بپا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان
پر می کنم برای تو دامان را
از لاله های وحشی کوهستان
یکشب ز حلقه ای که بدر کوبند
در کنج سینه قلب تو می لرزد
چون در گشوده شد، تن من بی تاب
در بازوان گرم تو می لغزد
دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید
یکشب چو نام من بزبان آری
می خوانمت بعالم رؤیائی
بر موج های یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریائی
یکشب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
از «زهره» آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یکشب چو نوری از دل تاریکی
در کلبه ات شراره می افروزم
آه، ای دو چشم خیره ب ره مانده
آری، منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان بجستجوی تو می آیم
فروووغ
راجب چی حرف میزنی فیلم بود ؟ من خبر ندارم
در حال حاضر 310 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 310 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
