اوه عارف شکوری هم آهنگسازی شو کرده
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو دلم
تو سرم
تو تنم
توی رگم عاشقتم
تو تمام وجود منی چرا نگم عاشقتم
هر عذابی که میدی به من
برای من عاشقیه
مثل من واسه تو جهان
بگو اون که می میره کیه
پاروی بی قایق با هندسفری عجیب میچسبه این وقت شب تو یه دنیای دیگه ام فقط کاش نوشیدنی هم به راه بود
گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر
دل تافته گشتی و گران کردی سراز بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر
چو گاو به چرمگر، به من در منگر
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 293 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 293 مهمان ها)