تنها علاج عشق، ازدواج است.
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خون شوی این دل که شکیبا ندارد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دل سر همراهی با ما ندارد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
روز و شب را همچو خود مجنون کنم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 270 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 270 مهمان ها)