ابوالفضل
کمرم درد گرف برم دراز بکشم تا صب فیلم نگا کنم.باران خوش
ابوالفضل
کمرم درد گرف برم دراز بکشم تا صب فیلم نگا کنم.باران خوش
پشت چشای بارونیم قرار بعدی رو بزار ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نمی دونم چرا یادم نمی یاد
کجا دستای ما با هم گره خورد
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید
کدوم ما دل اون یکی رو برد
چرا درگیر احساست شدم من
چه جوری اولین دیدار رخ داد
تو بهمن بود یا نزدیکِ مرداد
نمی دونم چرا یادم نمیآد
نمیدونم چرا سرگیجه دارم
چرا دستای تو اینقدر سرده
بگو این حس تلخ شک و تردید
چه جوری تو وجودم رخنه کرده
چی شد بعد یه عمر هم سقف بودن
توی یک آن سقف رویاها فروریخت
کی عکس این کلاغ نحس و شوم
رو دیوار سپید خونه آویخت
باید یادم بمونه این دقیقه
همین لحظه که تو از خونه میری
اگر چه حسم رو از من گرفتی
نباید تو وجود من بمیری ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من تو را دعوت کرده ام که حرف بزنم ! از کسی حرف بزنم که حالا زن تو است و زمانی دوستش داشتم و زمانی می شناختمش و زمانی رنگ عسلی چشمهایش را در نور خورشید بو می کردم و نگاه می کردم .
این خانه هم سیاه است
دوتا کشتی با ده تا لنگر خسته
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 637 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 637 مهمان ها)