توانم در همین حد
توانم در همین حد
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ولی در کل دیگه عملی مملی حال نمیده طبیعی دوست دارم.آریانا ماری
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد
ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 582 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 582 مهمان ها)