تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
موقع اذان و اقامه گفتنِ آقا، گویی هانیه در آغوش پدربزرگ جا خوش کرده!
با محاسن آقا بازی میکند و حتی آنها را میکشد، دست روی لبهای آقا میکشد؛
آقا هم با لبخند مشغول اذان و اقامه خواندن هستند؛ تمام که میشود با خنده میگویند: «هر کار دلت خواست با ما کردی!»
در حال حاضر 354 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 354 مهمان ها)