دیوثا![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
نمیدونم چرا یادم نمیاد
کجا دستای ما با هم گره خورد ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 111 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 111 مهمان ها)