نوشته اصلی توسط Rasool24
داغون پسند
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چه بیرحمانه زیبایی؟!
بچه ها از پایگان عکس ندارید واسه دستکتاپ میخوام ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من از قیافه های ساده خوشم میاد و چشم رنگیچه بیرحمانه زیبایی؟!
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
عاشق شده ای دیوونه وار خبر نداری
خیلی باهاش حال میکنم
یاد یه سوال افتادم که میپرسید - تا حالا عاشق شدی ؟
میرم تو سایت خودش هم چی خارجی عکساشم نمیشه دانلود کرد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فقط یه مرد زیبایی نیکول رو درک میکنهمن از قیافه های ساده خوشم میاد و چشم رنگی
عاقا گوه خوردم این اصلا شبیه خانوم منشی نیستفقط یه مرد زیبایی نیکول رو درک میکنه
لامصب یدونه عکس خوب ندارهفقط چشماش یکم شبیه
از همین تریبون از دوستان عذر میخوام
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
عطرت روی اعصابمه، پلکام دائم می‌پره
باید که از هم دور شیم، این‌جوری شاید بهتره
تو سرد و بی‌رحمی ولی، دلتنگیا جانی‌ترن
از تو که دنیای منی، چشمات ایرانی‌ترن
پشت سرت حرفه ولی، چشمای تو حرف منه
وقتی که اسم تو می‌آد، قلبم سریع‌تر می‌زنه
امروز... صبح سوم بی‌تو...
دنیام پاییزه
شالی که خیسِ گریه‌هاته، هنوز روی آویزه
عکس بزرگ خنده‌ی تو، تو اتاقمه
دستای تو هنوز واسه من چای می‌ریزه
آیینه‌ها و تخت خواب، بی‌آبروی تو شدن
دیوارهای خونه هم، معتاد بوی تو شدن
من خاطره دارم از این، آیینه‌های یک‌سره
از این ملافه که منو، تا بوسه‌ی تو می‌بره
من خاطره دارم از این، بوی همیشه تلخ و سرد
از این اتاقِ بی‌تو و این تختِ خوابِ بی‌نبرد
امروز... صبح سوم بی‌تو...
دنیام پاییزه
شالی که خیسِ گریه‌هاته، هنوز روی آویزه
عکس بزرگ خنده‌ی تو، تو اتاقمه
دستای تو هنوز واسه من چای می‌ریزه
میثم یوسفی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 225 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 225 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
