این تام کروز چقدر مضخرفه
یه لبی یه دستی یه چیزی دختر داشت خودش میکشت خاک بر سرت تام
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یارو زنگ میزنه وزارت اطلاعات،
میگه طوطیم گمشده
ماموره میگه خب به ما چه؟
یاروه میگه خواستم بدونین اگه پیداش کردین هر چی درباره نظام میگه اعتقادات شخصی خودشه
به مثالهای زیر توجه کنید:
پل = پ + ُ + ل = صامت + مصوت + صامت = پُزُل pozol
بابا = با + با = بازا + بازا = بازابازا baazaabaazaa
تو = توزو! tozo
من = مزن mazan (در این مثال حرف ” ن ” جزء سیلاب اول است و “ز” نمیگیرد. همونطور تلفظ میشود)
او = اوزو oozoo
دب (مثل دب اکبر) = دزب dozob
خر = خزر khazar
شما = ش + ما = شز مازا shozo mazaa
چرا = چٍ + را = چز رازا chezeraazaa
تنی = ت + نی = تز نیزی taza nizi
کیو (به معنی ”چه کسی را”) = کی + یو = کیزی یوزو kizi yozo
بیا = بی + یا = بیزی یازا bizi yaza
چطوری = چ + طو + ر ی = چزطوزو ریزی cheze tozo rizi
مثال = م + ثال = مزثازال meze saazaal
میتونی = می+ تو + نی = میزی توزو نیزی mizi toozoo nizi
کتاب = ک + تاب = کزتازاب keze taazaab (در این مثال حرف ” ب ” جزء سیلاب دوم است و “ز” نمیگیرد. همونطور تلفظ میشود)
ویکیپدیا = وی + کی + پ + دی + یا = ویزی کیزی پِزِ دیزی یازا wizi kizi peze dizi yaazaa
موبایل = مو + بایل = موزو بازایل mozobaazaail
مبل = موزبل mozobl
بازار = با + زار = بازا زازار baazaa zaazaar
می به کوی خماران هر چه بود نوشیدم
با چنین می آشامی غایت خمارم بین ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ساقی بده پیمانه ای ،زان می که بی خویشم کند
برحسن شورانگیز تو ،عا شق تراز پیشم کند
زان می که در شبهای غم ،بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم ،فارغ ز تشویشم کند
نور سحر گاهی دهد ، فیضی که می خواهی دهد
بامسکنت، شاهی دهد،سلطان درویشم کند
سوزد مرا،سازد مرا ،در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا ،بیگانه از خویشم کند
بستاند آن سرو سهی ،سودای هستی از «رهی»
یغما کند اندیشه را ،دور از بد اندیشم کند ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ای راحت روانم
دور از تو ناتوانم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 115 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 115 مهمان ها)