گوه خوردم این نرم افزارش خییییییلی سخته
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
رقص این چلچله ها، وین همه آوا و نوا
همه گویند که : از راه رسیده است بهار
کاروان گل و زیبای و شادی در راه
سخت در جلگی پربرف دویده ست بهار
عشق و شادابی و نور و نفس و شور و امید
همه را بهر تو برکشیده است بهار
ارمغانی است که هر سال به ایثار و نثار
مهربانانه سر راه تو چیده است بهار
بیدُ بن غرق جوانه ست و به رقص آمده است
از در و بام وهوا بس که شنیده ست بهار
چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند
خوابهایی شکرین بهر تو دیده ست بهار.
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا
سایهی او گشتم و او، بُرد به خورشید مرا
جان دل و دیده منم، گریهی خندیده منم
یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنمِ قبلهنما، خم شد و بوسید مرا
پرتو دیدار خوشش، تافته در دیدهی من
آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا
آینه خورشید شود، پیش رخ روشن او
تاب نظر خواه و ببین کاینه تابید مرا
گوهرِ گُمبوده نگر، تافته بر فرق فلک
گوهری خوبنظر، آمد و سنجید مرا
نور چو فواره زند، بوسه بر این باره زند
رشک سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
هر سحر از کاخ کرم، چون که فرو مینگرم
بانگ لکالحمد رسد، از مه و ناهید مرا
چون سر زلفش نکشم، سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد، زین شب امید مرا
پرتو بیپیرهنم، جان رها کرده تنم
تا نشوم سایهی خود، باز نبینید مرا
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
با تو هیشکس جز من بی سپر نمی جنگه
با تو هیشکس از این بیشتر نمی جنگه
با جنون در افتادن باز کار دستم داد
آه فاتح قلبم عشق تو شکستم داد...
میلاد بی خیال خام نشو ! متاهل نشی یه وقت
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 269 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 269 مهمان ها)