انتظار
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خطر جان ! این جماعت الان تشنه هستن 10 دقیقه دیگه که گفتن آخییییییییییییییش و پشیمانی بعد گناه بیاد سراغشون فحش کشت می کنن
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دل من تنها بود بی تو تنهاتر شد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 714 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 714 مهمان ها)