نگران نباش من بیدار نگهبانی می دمنوشته اصلی توسط Chavosh
خواب دیدم داعش حمله کرده پریدم
نگران نباش من بیدار نگهبانی می دم
دمت گرم قشنگ بودولی یه پر سوز هم بزار
قبلا گذاشتم ولی خوب است...
من رو گسل های صداقت خونه می سازم
با این که دنیا رو سرم آوار می بینم
من کنج قصر خلوتم موهاتو می بافم
با این که هی خواب طناب دار می بینم
گفتی چشاتو واکنی خورشید می بینی
چشمامو واکردم ولی محرم نمی بینم
هرجای این آشفته بازارو که می گردم
سودابه می بینم ولی مریم نمی بینم
گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه
گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس
رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت
این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
من هم دل چشمامو با چشم تو خوش کردم
گفتم چشام از بخت چشمای تو واباشه
تکفیرمون کردن ولی اصلا نفهمیدن
شاید خدا تو بی خدایی های ما باشه
هرجای این شهرو رصد کردم بیابون شد
هستم ولی مجبور برگشتن خیالم کن
من ببر خنجر خورده ام خوابم پریشونه
از گربه های مرده می ترسم حلالم کن
گفتم برم دنباله ی دردامو بنویسم
خواسم برم دیدم شب چشمات نمی ذاره
گفتم برم دست از سر عشق تو وردارم
انگار یادم رفته که چشمات سگ داره
اینقد نگو داعش من می ترسم
فرانسه که اون همه فاصله بود اونجوری شد ! ما که دیگه دو قدم فاصله داریماینقد نگو داعش من می ترسم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گفتی خواب عصری خواب دیدم دارم ازدواج میکنم سفره عقد پهن میکردن واسم به هول از خواب پریدم صدقه گذاشتم کنار رفع بلا بشه
فرانسه که اون همه فاصله بود اونجوری شد ! ما که دیگه دو قدم فاصله داریم
اون خواب نبوده کابوس بوده از اون کابوس های ترسناکگفتی خواب عصری خواب دیدم دارم ازدواج میکنم سفره عقد پهن میکردن واسم به هول از خواب پریدم صدقه گذاشتم کنار رفع بلا بشه
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
مبارکهگفتی خواب عصری خواب دیدم دارم ازدواج میکنم سفره عقد پهن میکردن واسم به هول از خواب پریدم صدقه گذاشتم کنار رفع بلا بشه
در حال حاضر 320 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 320 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
