خداحافظی کرد ای خداااااااااااا تف به این روزگار اُف بر تو مردک شوم که با این خبرت حالمو گرفتی
خداحافظی کرد ای خداااااااااااا تف به این روزگار اُف بر تو مردک شوم که با این خبرت حالمو گرفتی
عمو رضا - ادعا ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اين آخرين قطره های توانم است که در اين فصل ارائه می دهم
قلبم تحمل ضربات را دارد، ذهنم تحمل اذيت ها را دارد؛ اما بدنم می داند که ديگر وقت خداحافظی است
و ايرادی ندارد. من آماده رها کردنت هستم. می خواهم بدانی که هر دو می توانيم آخرين لحظات باقيمانده را مزه مزه کنيم
خوبی ها و بدی ها را. ما به هم هر چه داشتيم را داده ايم. و هر دو می دانيم، مهم نيست که من بعد از اين چه می کنم من هميشه همان کودکی خواهم ماند که جوراب های پدرش را به هم می پيچاند، سطل آشغال در گوشه اتاق، ۵ دهم ثانيه باقی مانده، توپ در دستان من : ۵...۴...۳...۲...۱ هميشه عاشقت هستم
کوبی
چه زود گذشت ای کوبی کوبی کوبی کوبی سازنده بهترین لحظات به همراه شک و فیل جکسون
دین جاش فقط تو مسجد کلیساست نه در جامعه سیاست
خطر دیوث کجایی امروز بدجور خوشم میخواستم بزنمت زمین قرمساقجات خالی با نهار یه چیزی زدم که الان فول فولم
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 336 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 336 مهمان ها)