مشکاتیان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چشمانِ ماده شِمرِ تو کِی حمله می کنند
بر این حسینِ منزویِ خفته در دلم
ای سگ به روحِ بختِ من از انتخاب ِتو...
در حال حاضر 373 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 373 مهمان ها)