انگلیسم شد لیگ اخه
بی شرف! اینهمه زیبا شدنت کافی نیست؟در دل هر غزلــی جا شدنت کافی نیست؟
آینــــه آینــــه تالار ِ فریبایــــی ِ توست
هر طرف محو ِ تماشا شدنت کافی نیست؟
اینهمه سیب نچین حضرت ِ خاتون ِ شگفت!
نقش ِ تکــــراری ِ حوا شدنت کافی نیست؟
هر کـــه یک بار تو را دیده شده مجنونت
رحم کن بانو ! لیلا شدنت کافی نیست؟
گفتـــه بودند پرینـــــاز ، نگفتند اینقــــــــدر
مایه ی ِ رشک ِ پری ها شدنت کافی نیست؟
لعنتی! ماه نشو ، این همه شب قصه نگو
شهرزاد ِ شب ِ یلدا شدنت کافی نیست؟
ملکه! این همه سرباز ِ عسل ریز بس است
شهد ِ کندوی ِ غزلها شدنت کافی نیست؟
آی پروانـــه ترین پیــرهن ابریشـــم ِ رقص!
دشت تا دشت شکوفا شدنت کافی نیست؟
موشرابی ِ لب انگــوری ِ چشـــم الکل ِ مست!
پیک ِ هر بی سر و بی پا شدنت کافی نیست؟
دست بردار از این دلبری ات یعنـــی چه
هر طرف ورد ِ زبانها شدنت کافی نیست؟
من کــه هر ثانیه ای بی تو برایم قرنی ست
در دلی تنگ چنین جا شدنت کافی نیست؟
خسته ام می روم از بندر ، توفانی
کاشمرد ِ آواره ی ِ دریا شدنت کافی نیست؟
شهراد میدری
ویرایش توسط Milik : 12-07-2015 در ساعت 02:24 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
جانا به خرابات آ تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه...
من مست و تو دیوانه...
سخته... تلخه... خونباره
وقتی هر در... دیواره
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
در حال حاضر 882 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 881 مهمان ها)