عشق شوری در نهاد ما نهادنوشته اصلی توسط Milad16+
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت ...
جان ما در بوته ی سودا نهاد
عشق شوری در نهاد ما نهادمن هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت ...
جان ما در بوته ی سودا نهاد
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
شیاطینی هستن در لباس انسان
زیبا رویان چه بی رحمانه بی وفایندفقط نمیدونم امشب کجا بخوابم
عادت پیر کهن دل به جوان دادن است ...عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوته ی سودا نهاد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سرچهار راهی که اون نیستشیاطینی هستن در لباس انسان
هنوزم به عشقش وایمیستم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
باز فردا حلیم و شله زرد
الی شله مشدی موخوام
ببینم چی میشه
ها گفتیباز فردا حلیم و شله زرد
الی شله مشدی موخوام
پارسال اینموقع مشهد بودم.. شله چه حالی داد
درگیر نکن خودتو ، دختران ینی این شیاطین رو باید هر چند وقت یکبار از خودت دور کنی . شیطان ( منظور دخترانند ) رو باید هر چند وقت یکبار عوض کنی یکی نو بیگیری تا وابسته نشی . مهم فقط خودتی تا ازدواج کنی و بچسبی به زندگیسرچهار راهی که اون نیست
هنوزم به عشقش وایمیستم
ارزش داره 300 میدی سریع ریدیف میکنن . جان خودم isi نداشته باشی مصاحبه ریدی . اینو کی بهت گفتم یادت باشه
در حال حاضر 543 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 543 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
