بهروز صفاریان: پیشبینی میکنم آلبوم محسن چاوشی جزو بهترینها باشدموسیقی ما - بهروز صفاریان، کسی که در این سالها نامش به عنوان یک هنرمند تأثیرگذار و جادهصافکُن در موسیقی پاپ مطرح بوده، در سومین جشن سالانه «موسیقی ما» توانست به انتخاب کارشناسان تندیس طلایی بهترین تنظیمکننده سال 93 را از آن خود کند و همراه با فریدون آسرایی برای تولید آلبوم موفق «عشق یعنی ...» مورد تحسین اهالی موسیقی و مردم قرار گیرد. جز آن، فعالیتهای اخیرش با محسن چاوشی در سریال «شهرزاد» و آلبوم جدید چاوشی بسیار خبرساز شد که همه اینها بهانهای بود تا برای گفتوگو به سراغ او برویم. علاوه بر این، صحبت درباره قطعهای که چند ماه پیش، از او توسط فریدون آسرایی و آرمین زارعی منتشر شد، باعث شد صفاریان در این گفتوگو حرفهای تازه و جنجالی درباره موسیقی رپ و ستارههای این ژانر از موسیقی بزند که در ادامه میخوانید.
شاید انتخاب دیگری به جای آرمین برای قطعه «نیستی» میتوانست اتفاقات بهتری از صرفاً شنیده شدن را رقم بزند
- * پیش از این اعلام کرده بودید که مرکز موسیقی دنبال یک نمونه سالم برای معرفی رپ فارسی بود که تصمیم گرفتید قطعهای را با صدای فریدون آسرایی و آرمین زارعی منتشر کنید تا بازخورد آن را در جامعه ببینید. با شناختی هم که از شما داریم، اصولاً دنبال جریانسازی هستید. حالا چندین ماه از این اتفاق گذشته. الان فکر میکنید توانستهاید به هدفی که از تولید این قطعه داشتید، نزدیک شوید؟
نه. هیچ نتیجه خاصی نگرفتیم، جز اینکه یک ترک بسیار پرمخاطب تولید شد که خب اتفاق جدیدی در زندگی من نیست. بههرحال این ترک شنیده شد و اتفاق خوبی هم برای هر دو خواننده افتاد؛ اما آن هدفگذاری که میخواستیم طی آن یک اِلِمان برای مسئولین ایجاد کنیم یا حتی در مارکت موسیقی رپ بگوییم که میتوان از الفاظ وحشتناک و تند هم استفاده نکرد و همانقدر مخاطب داشت، نتوانست به ثمر بنشیند. ولی شاید انتخابم در مورد گزینش خواننده رپ این قطعه، انتخاب اشتباهی بوده است. شاید احتیاج بود که او دو، سه قدم دیگر هم بردارد تا بتواند آن اتفاقهایی که میخواستیم را ممکن کند. با این حال نتیجهای که حاصل شد، یک ترک خیلی خوب بود که همه آن را پسندیدند. منتها آن نتیجهای که میخواستم زنگی در گوش مسئولین و حتی رپرها زده شود را نگرفتم و اتفاقاً بیشتر برخورد دیدم.
- * فکر میکنید دلیل آن چیست؟ میتواند ذهنیتی باشد که سیستم اجرایی موسیقی نسبت به موسیقی رپ دارد؟
دلایل زیادی دارد و نمیتوانم همه را در یک جمله خلاصه کنم؛ اما اینکه اصلاً سیستم اجرایی موسیقی ما و تفکر متمرکز تصمیمگیری درباره موسیقی، نسبت به موسیقی رپ ذهنیت خوبی ندارد، یک موضوع دیگر است. اگر بخواهم بخش دیگر قضیه را هم نگاه کنم، خود متولیان و تولیدکنندگان این سبک و سیاق هستند که باید تفکر خود را تغییر دهند و به نوع دیگری وارد این جریان شوند. از طرفی هم کسانی که از موسیقی رپ استقبال میکنند، باید آداب و رسوم ایرانی شده خود را برای حضور در کنسرتها پیدا کنند. البته من فکر میکنم این بخشی از خواسته مسئولین باشد.
علاوه بر همه اینها، آبی که ریخته شده دیگر جمع نمیشود؛ وقتی یک فضا در اوج آزادی و کاملاً بیپرده در موسیقی شکل میگیرد، اگر بعد از آن بخواهید شروع به کنترل کردناش کنید، دیگر خیلی برای مارکت جذاب نخواهد بود. یا باید رپ متولد نمیشد یا اگر متولد میشد، از ابتدا به همین شکل مؤدبانه و به نوعی رپ اسلامی متولد میشد. اگر در حال حاضر بخواهند به این موسیقی مجوز دهند، فقط به یک تعداد از ستارههای این سبک میتوانند مجوز دهند و یکسری کنسرت غیرقابل پیشبینی را برگزار کنند که در نهایت هم این سیکل دوباره به نقطه اول خود برمیگردد؛ یعنی یک تعداد رپر دیگر متولد میشوند که خودشان را از جامعهی دیگر رپرها جدا میکنند و حرفهای غیرمجاز برایشان افتخار خواهد بود تا بتوانند مخاطبان خود را داشته باشند. پردهدری و صریح صحبت کردن جزو اصول اولیه موسیقی رپ است و همین موضوع است که توانسته محبوبیت این سبک را بالا ببرد. اگر این صراحت را از رپ بگیرید، دیگر اسماش رپ نیست. البته ستارههای این سبک بهخوبی این قواعد را میدانند و صرفاً بهخاطر کسب درآمد برای رسمی شدن تلاش میکنند؛ وگرنه چیزهایی که از جامعه میخواهند را در همین شرایط هم دریافت میکنند، حتی بهتر از خوانندههای رسمی.
- * با این حساب یعنی موسیقی رپ نمیتواند به صورت مجاز فعالیت کند؟
میتواند یک رپ سالم اسلامی باشد که این با قواعد رپ بسیار فاصله دارد.
- * آن هم که گفتید نمیتواند مخاطب آنچنانی داشته باشد.
نه، چون مخاطبان موسیقی رپ افراد دیگری هستند. فکر میکنم الان «موسسه اوج» خیلی تلاش میکند تا برای برخی از ستارههای رپ مجوز بگیرد. در واقع، میخواهند افرادی شبیه یکی از همین ستارههای موسیقی رپ را -فقط به دلیل تعداد فالوئر و طرفداران آنها- مُجاز کنند تا به اهدافی که دارند، برسند و تفکرات خودشان را از طریق این ستارهها به جامعه القا کنند. حالا اینکه فالوئرهای اینها چه کسانی هستند و دیدگاهشان چیست، بماند. این اهداف ممکن است بُعد مالی و کنسرتهایشان باشد یا پیامی که از طریق محبوبیت این هنرمندان میتوانند منتقل کنند؛ مثلاً بیایند با کارهایی که درباره انرژی هستهای و امثال آن خوانده میشود، پیامهای خاصی را به نسل جوان منتقل کنند.
این ستارهها هم فقط به این دلیل که خود را به درآمدزاییِ بیشتر نزدیک کنند، تن به این کارها میدهند. اما در نهایت، این دایره دوباره تکرار شده و به نقطه اول بازمیگردد؛ یعنی دوباره یک سری افراد دیگر میآیند که خواستهی آدمها را به صورت غیرمجاز برآورده میکنند و دوباره این افراد بزرگ میشوند و یک عده هم چون این ستارهها فالوئر زیادی دارند، برایشان دنبال مجوز میروند و این چرخه همینطور تکرار میشود. این اتفاق برای کسانی که کلاً به صورت رسمی فعالیت کردهاند، ناعادلانه است؛ چراکه این پردهدریها را خیلی از آدمهای رسمی هم میتوانند بکنند تا خودشان را بزرگتر از آنچه هستند، جلوه دهند و کنسرتهایشان را هم بیشتر پر کنند. پس بیاییم بهجای این چرخه، فکری بکنیم که از اول، کار آخر را انجام دهیم.
پیشبینی میکنم که آلبوم محسن چاوشی جزو بهترین آثار خواهد بود
- * کمی از فعالیتهای جدید موسیقایی خود بگویید.
الان که در حال کار روی چندین پروژه مختلف هستم که نزدیکترین آنها کارهایی است که با محسن چاووشی کردهایم و آلبوم او است که به زودی به دست مخاطبان خواهد رسید.
- * این آلبوم همین امسال منتشر خواهد شد؟
بله، قطعاً. حتی شاید ماه دیگر منتشر شود. بههرحال اینها سیاستگذاریهای مرکز پخش خواهد بود و من اطلاع دقیقی از آن ندارم. علاوه بر این، در حال ساخت چندین قطعه با علی لهراسبی، محمد اصفهانی و چند خواننده دیگر هستم. تعدادی پروژه هم در حوزه موسیقی تلفیقی دارم که چندین سال است میخواهم آنها را انجام دهم و در واقع کارهایی هستند که دوستشان دارم. از طرف دیگر،یک پروژه استعدادیابی از ایرانیان سراسر دنیا دارم تا بتوانیم به آنها برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمک کنیم و فعلاً در مراحل پیشتولید آن هستیم.
- * یکی از اتفاقاتی که این روزها برای موسیقی افتاده این است که نسبت به گذشته کمتر میتوانیم کار «هیت» بشنویم.
بله تا حدودی این اتفاق افتاده است.
- * فکر میکنید در قطعاتی که به زودی از شما خواهیم شنید، میتوان دوباره شاهد یک قطعه ماندگار بود؟
ما در موسیقی ایران تقریباً تهیهکننده هنری (پرودیوسر) نداریم و اکثراً یا خودشان کارشان را انجام میدهند یا یک سرمایهگذار دارند و اینکه بتوانند از اثرشان نتیجه مطلوب بگیرند، کاملاً شانسی خواهد بود. اما تقریباً از اوایلی که ما شروع به فعالیت کردیم و در اکثر آثاری که من با تیم همراه تولید کردم، همیشه پیشبینیهایی را که بتواند یک موفقیت را به لحاظ جامعهشناختی و نوع نگاه تجاری مهندسی کند، داشتهایم و اگر هم اتفاقی افتاده، تقریباً میتوان گفت پیشبینی شده بوده است. همه برای شنیده شدن تلاش میکنند و ما هم هر وقت وارد هر پروژهای شدهایم، قطعاً برای به ثمر رسیدن آن تمام تلاش خود را کردهایم. الان هم میتوانم بگویم در پروژههای پیشِ رو -که محسن چاوشی نزدیکترین آنها است- قطعاً تلاشمان را برای هیت شدن و شنیده شدن انجام دادهایم و پیشبینی میکنم که آلبوم محسن چاوشی حتماً جزو بهترین آثار خواهد بود.
چرا در جشن «موسیقی ما» باید آنقدر به حضور «حبیب» اهمیت داده میشد؟
- * امسال سومین دوره از «جشن سالانه موسیقی ما» برگزار شد و خود شما هم در این دوره به عنوان بهترین تنظیمکننده موسیقی پاپ انتخاب شدید. فکر میکنید این نوع برنامهها چه دستاوردی میتواند برای موسیقی داشته باشد؟
این نوع از برنامهها اگر در شرایط ایدهآل برگزار شوند، میتوانند دستاوردهای زیادی داشته باشند و اتفاقات خوب و جریانسازی را هم رقم بزنند؛ اما باید در شرایط ایدهآل یا حداقل نزدیک به ایدهآل برگزار شوند. سایت «موسیقی ما» در دو سال گذشته در برگزاری Grammy Awards ایرانی فعالیتهایی کرده بود و امسال در واقع سومین دوره بود که من هم در آن حضور داشتم. این سالها اخباری که در مورد این نوع مراسم شنیده بودم، چیزی شبیه به رفیقبازی و اشکالاتی در رأیگیریها و شیوهنامهای که به لحاظ اجرایی وجود داشت، خیلی مورد پسند آدمی شبیه من نبود. تا اینکه در سال سوم، معیارهایم را عنوان کردم و تصمیم گرفتم حضور پیدا کنم که البته باید بگویم برای این مراسم خیلی زحمت کشیده شده بود. اما خب، خالی از اشکال هم نبود. شاید مهمترین موضوع این بود که نوع طبقهبندی افرادی که در هنر موسیقی زحمت زیادی کشیدهاند، دچار اشکال بود و بخشی از هنرمندان و پیشکسوتان سر جای خودشان قرار نگرفته بودند. جایی مثل سایت «موسیقی ما» میتواند تعیینکننده تفکرات خیلی از عوام که «موسیقی ما» را به عنوان تنها مرجع خبری موسیقی ایران دنبال میکنند، باشد. برای همین امیدوارم اشکالات این شیوه را برطرف کنید و روشهایی را جایگزین آن کنید. با نیمنگاهی به برنامههای مشابه خارجی و الگوبرداری صحیح از آنها، قطعاً به استانداردهای جهانی نزدیکتر میشویم.
- * منظورتان چه شیوهای است؟
در طبقهبندی افرادی که آنجا حضور پیدا میکنند، یکمقدار تبعیض وجود داشت. این را بگویم که آقای «حبیب» برای همه ما قابل احترام هستند و من هم از بچگی ایشان را دوست داشتهام؛ اما اینکه به یکباره آقای حبیب در این مراسم حضور پیدا میکنند و تیتر خبری تقریباً نود درصد خبرگزاریها میشوند، کمی جای تعجب دارد. در واقع روشی که طی آن سایت «موسیقی ما» به لحاظ بُعد سیاسی از آقای حبیب استفاده میکند تا برد خبری این مراسم را بالا ببرد، خیلی مورد پسند آدمی شبیه من نیست. آقای حبیب تأثیرگذاری خاصی در سی، چهل سال گذشته در موسیقی نداشتهاند و افراد تأثیرگذارتر از هر نسلی، آن شب حضور داشتند که نباید زیر سایه این اتفاق میرفتند. با این حساب ممکن است سال دیگر چند «رَپِر» روی استیج بیایند، فقط به این دلیل که خبرسازی خوبی میتوانند انجام دهند. البته من با حضور این افراد در مارکت موسیقی هیچ مشکلی ندارم، به شرطی که به همه هنرمندان رسمی کشور اجازه عملکردهای بدون مرز داده شود تا عدالت در رقابت برقرار باشد.
- * البته شاید خیلی هم نتوان این اتفاق را گردن رسانهها انداخت. به هر حال همه میدانیم که واکنش مردم به اتفاقاتی از این دست، تا حدودی راه جامعه رسانهای را مشخص میکند و طبیعتاً حضور کسی مثل «حبیب» میتواند برای مردم جذاب باشد.
نگاه من صرفاً به «سایت موسیقی ما» و مخاطبان این سایت است. این سایت اصولاً مخاطبان خاص خود را دارد و مخصوص افرای است که میخواهند تا حدودی جریانات تخصصی موسیقی را دنبال کنند و توقع موزیسینها هم این است که سایتی مثل «موسیقی ما» این خواستهها را برآورده کند. من به خبرگزاریهای دیگر خرده نمیگیرم، چراکه آنها سیاستگذاریهای خودشان را دارند.
- * البته اینطور نبود که سایت «موسیقی ما» به حضور «حبیب» در این جشن نگاه ویژه داشته باشد؛ هر چند که وی سالها در موسیقی فعالیت داشته و حالا در موقعیت خاصی گرفته است. اما بگذارید از منظر دیگری به این موضوع نگاه کنیم؛ شما فکر میکنید حضور یک کسی مانند حبیب برای اولینبار در مجامع عمومی آن هم روی سن تالار وحدت اتفاق کمی میتواند باشد؟
به لحاظ خبری و مسائل مردمی، اتفاق کمی نیست؛ به شرطی که واقعاً حضور این هنرمندان به نفع خودشان هم باشد و با استفاده از این ظرفیتها راهی و شانسی برای فعالیت برایشان ایجاد شود؛ نهاینکه فقط یک سوءاستفاده رسانهای از هنرمندان باشد. «موسیقی ما» که صرفاً یک سایت خبری زرد نیست. من این سایت را حدوداً 50-60 درصد تخصصی میدانم تا اینکه صرفاً دنبال خبرسازی باشد. مثل اینکه پسفردا ما شاهد این باشیم که مثلاً «هیچکس» یا «سیاوش قمیشی» روی سن تالار وحدت بیایند و چون نگاه مردم به آن جذب میشود، بگوییم پس اتفاق مهمی است. اما آیا این شبی که این همه بزرگان و به قول خودتان «ترینها» به آنجا آمدهاند، تیتر اخبار باید فلان خواننده غیرمجاز و مهمترین اتفاق آن شب باید حضور او در آن جشن باشد؟ من اینطور فکر نمیکنم و تمام همکارانی که من تا این لحظه با آنها صحبت کردهام هم با حرفهای من کاملاً موافق هستند.
با حضور خوانندگان خارجنشین در ایران مشکلی ندارم، اگر در شرایط برابر رقابت کنیم
- * حالا که درباره حضور یک خواننده آن طرف آبی روی سن تالار وحدت حرف زدیم، بگذارید بپرسم که آیا شما فکر میکنید اگر خوانندههای لسآنجلسی بتوانند به ایران بیایند، خوانندههای پاپ ما میتوانند همان بازار موسیقی را داشته باشند؟
الان خوانندههای ایرانی، خارج از کشور کنسرت میگذارند و برخلاف خوانندههای لسآنجلسی سالنها را سولدآوت میکنند. قطعاً اگر آنها هم به ایران بیایند، تبی را با خود خواهند آورد که اوایلاش خوانندههای بزرگ اینجا را تحتالشعاع قرار میدهند و موفقتر از خوانندههای داخلی ظاهر خواهند شد. ولی فکر میکنم بعد از مدتی افرادی که باکیفیت هستند، همچنان سر جای خود میمانند. اما در کل، نظرم نسبت به اینکه آدمهایی مثل آنها به ایران بیایند، موافق است و خیلی هم اتفاق خوبی است. اما به شرطی که به آرتیستهای داخلی اجازه دهند یک دوره کارهایی که آنها به راحتی خارج از ایران میکردهاند -و ما در سالهای گذشته به خاطرشان ممنوعالفعالیت میشدیم- را انجام دهند که در شرایط مساوی با یکدیگر رقابت کنند. طبیعتاً در این شرایط اگر یک خواننده لسآنجلسی با ویدئوها و رنگ و لعابی که آنها دارند به اینجا بیاید، میتوانند مارکت را بیشتر در دست خود بگیرند. اما در کل شخصاً با حضور آنها موافقام. البته باید اشاره کنم با اینکه سالها است خوانندههای لسآنجلسی از شعر و آهنگهای داخل ایران تغذیه میکنند، اما همچنان مردم برای مصرف موسیقی، خوانندههای داخل ایران را ترجیح میدهند.
- * به این دلیل این سوال را پرسیدم که این روزها برخی میگویند حتی حضور گروههای جدید موسیقی هم توانسته کنسرتهای پاپ را تحتالشعاع قرار دهد.
کدام گروههای پاپ را میگویید؟
- * گروههایی که به اسم تلفیقی فعالیت میکنند و در واقع میتوان گفت به نوعی پاپ شسته روفتهتر هستند.
مثلاً گروههایی مثل «چارتار» و اینها را میگویید؟
- * بله. فکر میکنید حضور این گروهها توانسته روی فعالیت خوانندههای پاپ ما تأثیر بگذارد؟
نه. به نظرم آنها مخاطبان خود را پیدا کردهاند و در واقع کسی نمیتواند مخاطب خوانندهای را از او بگیرد، مگر اینکه کنسرتها تکراری باشند و هیچ سرویس جدیدی به مردم ارائه نشود. در این صورت، قطعاً مردم با دیدن چند کنسرت از یک نفر خسته میشوند و سعی میکنند آدم جدیدی را انتخاب کنند. این موضوع نشان میدهد وقتی سطح کیفیت افت میکند، باعث میشود مخاطب به سمت اتفاقات جدیدتر برود و اینطوری نیست که افراد صرفاً با آمدن گروههای دیگر بازار را از دست بدهند.
- * یعنی الان به نظر شما کنسرتها کیفیت معقولی دارند؟
نه. حالت سکون همان افت کیفیت و به تکرار رسیدن است. ما اگر قرار بود موسیقیمان را با همان کیفیتی که 15 سال پیش تولید میکردیم و مردم هم میپذیرفتند دوباره تکرار کنیم، قطعاً الان دیگر مردم به بازار تولید موسیقی اطمینان نداشتند و حاضر بودند هر موسیقی دیگری را جز اینها گوش کنند. اما این موسیقیها هم احتیاج به آپدیت شدن دارند که البته بخشهایی از آن دست هنرمند است و کارهایی مثل صدابرداری یا سالنهای اجرا از حیطه اختیارات موزیسینها خارج است. پس هنرمند اصولاً کار خاصی نمیتواند بکند، مگر اینکه آهنگهای جدید اضافه کند یا روی پروژکشن کنسرتهایش کارهای جدیدی بکند یا یک اتفاق سورپرایز گونهای روی صحنه ایجاد کند.در این شرایط، طبیعتاً هر کس هوش بیشتری داشته، توانسته مخاطباناش را با خود همراه کند. اما اگر در همان نقطه که هستند بمانند -که تقریباً تمام کنسرتها در همان نقطه که هستند، متوقف شده و فقط تکرار میشوند- افت میکنند و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. یک فیلم هر چهقدر زیبا باشد، فقط چند مرتبه میتوان آن را تماشا کرد و برای دیدناش به سینما رفت.
الان همه تیتراژهای تلویزیون را خوانندگان سنتی میخوانند
- * در همین راستا، این اواخر هم برخی از خوانندگان پاپ نامهای را به شخص رئیسجمهور نوشتهاند.
من از جزئیات آن نامه دقیقاً اطلاعی ندارم، اما به نظر بیشتر چیزی شبیه «اماننامه» بود.
- * اصل آن نامه اشاره به تبعیضاتی داشت که بین موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک ایرانی گذاشته میشود و گلههایی از جمله ندادن برخی سالنها به خوانندگان موسیقی پاپ و...
البته من از اصل آن نامه و نگاه دوستان نسبت به این ماجرا خبر ندارم. اما الان حمایتهایی که سازمان صدا و سیما از بخش موسیقی کلاسیک ایرانی یا همان سنتی میکند، نسبت به موسیقی پاپ بیشتر شده است. الان هرچه تیتراژ میبینیم، یا با صدای علیرضا قربانی است یا سالار عقیلی یا علی زندوکیلی. یعنی نسبت به قبل، حمایت زیادی نسبت به موسیقی کلاسیک ایرانی انجام میشود. البته این اتفاقات در مقاطع مختلفی افتاده و در آینده هم خواهد افتاد؛ مثلاً زمانی که موسیقی پاپ راه افتاده بود، سنتیها این اعتراض را کردند که چرا از موسیقی پاپ اینقدر حمایت میشود. الان نمیگویم که صرفاً از موسیقی کلاسیک ایرانی حمایت میشود، اما تبعیضهایی در این میان وجود دارد. من هم اعتراضهایی نسبت به نوع نگاه اهالی موسیقی سنتی به موسیقی پاپ و حتی سالنهایی که به موزیسنهای پاپ داده نمیشود و برخی موارد دیگر دارم. در واقع، ارزشی که برای موسیقی کلاسیک ایرانی قائل میشوند، خیلی اوقات نسبت به موسیقی پاپ هماندازه نیست و من از این موضوع خوشحال نیستم و اعتراضم را هم در جاهای مختلف منعکس کردهام.
در کل، من به این نگاهی که باعث شده موسیقی پاپ اصولاً یک موسیقی بیارزش و موسیقی سنتی ارزشمند محسوب شود، همیشه اعتراض کرده و خواهم کرد. در صورتی که موسیقی پاپ در بسیاری از موارد هم بسیار باارزش است و مدرنیزه کردن و ساختن آن کار بسیار سختی است و حتی استقبال مردم از کار پاپِ خوب، بسیار بیشتر است. به عنوان مثال، همکاری اخیر من و محسن چاوشی در سریال «شهرزاد» در حالی که فقط برای تیزر ساخته شده بود، با موفقیتی روبهرو شد که تصمیم تهیهکننده را برای انتخاب تیتراژ، آن هم بعد از پخش چند قسمت از سریال عوض کرد و قطعه دیگری از چاوشی را جایگزین کار علیرضا قربانی کرد که موفقتر هم بود.
الان این تفکر در مسئولین جا افتاده که اگر مثلاً سالن میلاد یا تالار وحدت را به کنسرتهای پاپ بدهیم، افت خواهند کرد. سالهای اولی که ما به تالار وحدت میرفتیم، فقط موسیقی اپرا و کلاسیک ایرانی در آن اجرا میشد و ما اولینبار سال 80 با یک ارکستر پاپ همراه محمد اصفهانی روی استیج تالار وحدت رفتیم که همه تعجب کرده بودند. بله، من به این موضوع اعتراض دارم. الان هم اگر چنین تفکری بین مدیران حاکم شده و شکافی بین پاپ و سنتی ایجاد شده، من با آن مخالفام؛ چراکه موسیقی کلاسیک ایرانی قطعاً ورژنهای سخیف هم دارد. حالا اینها مهم نیست. بههرحال این نوع موسیقی جزو موسیقی اصیل ما است و برایش احترام قائلایم و پایش هم میایستیم. اما اگر این شکاف بخواهد عمیقتر شود، دستاندرکاران موسیقی پاپیولار و مخاطبان آن را اذیت خواهد کرد.
- * الان شما موافقید که در تالار وحدت کنسرتهای پاپ برگزار شود؟
بله، چراکه نه؟ کنسرت-تئاتری که ما یک سال و نیم پیش در تالار وحدت اجرا کردیم، موسیقی پاپ بود دیگر. استاندارد سالن خیلی خوب بود و صدای خیلی خوبی توانستیم در آن کنسرت بگیریم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
دیوث حسابی چونش سوخته حبیب رفته بوده.مرتیکه کچل
بچه ها در جریان باشید یه موقع گول نخورید ...
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کلا از دنیا عقبه
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در واکنش به مصاحبه صفاریان با موسیقی ما *** خوردی با جد و ابادت
در حال حاضر 380 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 380 مهمان ها)