صفحه 12146 از 18593 نخستنخست ... 111461164612046120961213612144121451214612147121481215612196122461264613146 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 121,451 به 121,460 از 185921

موضوع: Chavoshi News |

  1. #121451
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    17,573
    تشکر
    1,000
    تشکر شده : 500
    نقل قول نوشته اصلی توسط Rasoulh111 نمایش پست ها
    پیدا کردی سلام منو بهش برسون
    باشه

  2. #121452
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    نقل قول نوشته اصلی توسط shimaa نمایش پست ها
    باشه
    از کجا میخوای پیدا کنی

    از زمان افرینش هستی چنین مردی نبوده و نخواهد بود



  3. #121453
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    نقل قول نوشته اصلی توسط House M.D نمایش پست ها
    الدنگ تو با جنبه ها یه جوک زدم در مورد گلنار دیدیش؟



  4. #121454
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    17,573
    تشکر
    1,000
    تشکر شده : 500
    نقل قول نوشته اصلی توسط Rasoulh111 نمایش پست ها
    از کجا میخوای پیدا کنی

    از زمان افرینش هستی چنین مردی نبوده و نخواهد بود

  5. #121455
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    17,573
    تشکر
    1,000
    تشکر شده : 500
    ﺩﻭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺗﻮ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺷﻮﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ.
    ﺍﻭﻟﯽ: «ﺩﯾﺸﺐ، ﺷﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ. ﺗﻮ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ؟»
    ﺩﻭﻣﯽ: «ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﻇﺮﻑ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺷﺎﻡ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺭﻓﺖ و افتاد رو تخت ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ. ﺑﻪ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﮔﺬﺷﺖ؟»
    ﺍﻭﻟﯽ: «ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﺵ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﺗﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﻦ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻣﻨﺰﻝ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ.»
    از قرار، همسران اين دو خانم نيز همکار هم بودند و داشتند درباره ديشب صحبت مي‌کردند.
    ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺩﯾﺮﻭﺯﺕ ﭼﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮔﺬﺷﺖ؟»
    ﺷﻮﻫﺮ ﺩﻭﻣﯽ: «ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ. ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ؟»
    ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺑﺮﻕ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﭼﻮﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺑﺸﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ. ﺷﺎﻡ ﻫﻢ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﺮﻭﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ.»
    ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﯽ:
    گول شکل ظاهري زندگي ديگرانو نخوريد.شايد شما خوشبختتر از کسي هستيد که هميشه حسرت زندگيشو داريد...

  6. کاربر مقابل از shimaa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #121456
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    17,573
    تشکر
    1,000
    تشکر شده : 500
    هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود . استاد سوالی را از لیلی پرسید ، لیلی جوابی نداد ، مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت اما لیلی هیچ نگفت . استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد . لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت. بعد از کلاس ، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت که مجنون عصبانی دستش را بر بازوی لیلی زد و گفت: دیوانه ، مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لال که به استاد نگفتی . لیلی اشکش در آمد و دوید و رفت .
    استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت : لیلی نه کر بود و نه لال ، از عشق شنیدن دوباره صدای تو ، فلک را تحمل کرد و دم بر نیاورد ، اما از ضربه اهسته دست تو اشکش در آمد ، من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی . مجنون کاش می فهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز گویی.

  8. کاربر مقابل از shimaa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #121457
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    نقل قول نوشته اصلی توسط Rasoulh111 نمایش پست ها
    الدنگ تو با جنبه ها یه جوک زدم در مورد گلنار دیدیش؟
    نه الان میرم میبینم
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  10. #121458
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    26,224
    تشکر
    93
    تشکر شده : 558
    تصاوير پيوست شده

  11. #121459
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    26,224
    تشکر
    93
    تشکر شده : 558
    فرشاد حسامى 33 ساله، ساكن تهران و فارغ التحصیل رشته مکانیک است. او از 8 سالگی با ساز کیبورد و بدون استاد پابه عرصه موسيقي گذاشت و امروز پس از گذشت 10 سال همچنان به صورت حرفه ای در زمینه تنظیم، میکس و مسترینگ فعالیت می کند.
    همکاری با مهران مدیری، محمد اصفهانی، محمد علیزاده، فریدون آسرایی، گروه دارکوب و... بخشي از كارنامه او در اين حوزه است.
    حسامي به سبک هاي راک و الکترونیک بسیار علاقه مند و ردپای این سبک ها نيز در کارهای او مشهود است.
    فرشاد حسامی به عنوان تنظیم کننده، میکس و مستر چند قطعه از آلبوم جدید محسن چاوشی حضور دارد.

  12. #121460
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    نوشته ها
    75,555
    تشکر
    241
    تشکر شده : 988
    پدرام پاریزی کانال تونزوِی رو جوین کرده
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

صفحه 12146 از 18593 نخستنخست ... 111461164612046120961213612144121451214612147121481215612196122461264613146 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 406 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 406 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •