دوستی تعریف میکرد: یه روز مادرمو خواستند مدرسه بهش گفتند: پسرت همکلاسیشو کتک زده. مدیر منو خواست دفتر مدرسه، جلوی مادرم گفت: چرا دوستتو زدی؟
هیچی نگفتم.
دیدم مادرم خیلی ناراحته پیش خودم گفتم اگه خجالت بکشم و نگم به چه دلیل قانع کننده ای اینکارو کردم متهم میشم!
سرمو انداختم پایین و با خجالت گفتم آقای مدیر، فلانی به مادرم فحش زشت داد، اگه نمیزدمش بچه ها بهم میگفتند بی غیرت!
مادرم گفت: رضا....اگه در جواب فحش زشت دوستت، سکوت می کردی از نظر من بی غیرت نبودی، اما الان که باعث شدی مادرت در قبال خشونت تو توضیح بده از نظر من پسر بی غیرتی هستی.
بعد به مدیرمون گفت: من به پسرم هیچ وقت اجازه ندادم دست رو کسی بلند کنه، حتی اگه فحش ناموس بشنوه....!
از اون روز هفت هشت سال گذشت و مادرم از دنیا رفت...
هنوز چهلمش نشده بود نشسته بودم تو پارک دوتا پسر از همسن و سالای خودم داشتند از جلوم رد میشدند، هر جفتشون مست بودن، یه دفعه نمی دونم چی شد جلوی همهٔ دوستام بهم فحش مادر دادند، باور کنید یه لحظه خون جلوی چشمامو گرفت! اما یاد ناراحتی اون روز مادرم افتادم سرمو انداختم پایین در جوابش گفتم: خدا سایه مادرت رو از سرت کم نکنه!
شب رو تختم خوابیده بودم داشتم گریه میکردم که چرا بلند نشدم عصبانیتمو خالی کنم، دیدم خواهرم میگه دم در کارت دارند.
رفتم دیدم پسره ست...! بهم گفت اگه چهارتا فحش ناموس میدادی و چند تا مشت میزدی تو صورتم منم چندتا فحش میدادم و چند مشت میزدم تموم میشد میرفت. اما همین نیم ساعت پیش بهم گفتند کسی بهم اون حرفو زده که عزادار مادرشه. اومدم بهت بگم اگه بکشنم هم دیگه فحش مادر به کسی نمیدم حتی اگه مست باشم و مغزم کار نکنه!
اونجا بود که فهمیدم وقتی اونروز مادرم گفت معنی غیرت، خشونت نیست یعنی چی!
الان خیلی میبینم مادرا به بچه هاشون یاد میدند اگه فلانی زد بزنش. کاش بجای اینکه میگفتند تو هم بزن میگفتند نذار بزنتت!
من فکر میکنم خشونت ها بین اقوم و نژادها و مذاهب و انواع جنگها تو دنیای بزرگترها از همین تربیت های کوچیک تو کودکی سرچشمه میگیره. ما غیرت رو به این شکل یاد گرفتیم. یه جاهایی حتی بخاطر بعضی خشونتها تشویق شدیم، بابتش بهمون لقب باغیرت دادند!
خشونت و آموزشِ افکار غلط در کودکی پیامدهای وحشتناکی در بزرگسالی داره .......