یه مصاحبه داشتیم با بهتاش زرین، 6،7 خط از پاروی بی قایق تعریف میکنه فردا پس فردا منتشر میشه
یه مصاحبه داشتیم با بهتاش زرین، 6،7 خط از پاروی بی قایق تعریف میکنه فردا پس فردا منتشر میشه
خندتو بردی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نیما مسیحا - بارون دلتنگی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
غریبی نکن گل مریمم به من تکیه کن
مسیحای تو پناه تو ام به من تکیه کن
تو کوران این زمستون غم به من تکیه کن
که خورشید این شب یخ زده م به من تکیه کن
غریبی نکن با این گمشده
اگه تو چشام یه دنیا شبه
بذار گل کنیم تو دستای هم
که تعمیدی نگاه تو ام
من از شعله غریب نگاه
به تو پر زدم به گل خنده هات
کنار این شب نقره پوش
بمون با من و یه قهوه بنوش
غریبی نکن گل مریمم به من تکیه کن
مسیحای تو پناه تو ام به من تکیه کن
تو مرز غروب پریزاد نور به من تکیه کن
تو عطرت گمم گل پر غرور به من تکیه کن
غریبی نکن با این گمشده
اگه تو چشام یه دنیا شبه
بذار گل کنیم تو دستای هم
که تعمیدی نگاه تو ام
پناهم بده تو شوق چشات
تو موسیقی قشنگ صدات
تو رویای تو شبام روشنه
یه حسی مثل عطش با منه...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 331 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 331 مهمان ها)