صفحه 13333 از 18603 نخستنخست ... 123331283313233132831332313331133321333313334133351334313383134331383314333 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 133,321 به 133,330 از 186021

موضوع: Chavoshi News |

  1. #133321
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    «ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس می‌خواهی؟

    کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»
    به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می‌مالد. وقتی کفش‌ها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفش‌ها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد.
    گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی‌شود.»
    در مدتی که کار می‌کرد با خودم فکر می‌کردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش می‌کند! کارش که تمام شد، کفش‌ها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفش‌ها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»
    گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»
    گفتم: «بگو چقدر؟»
    گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»
    گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»
    گفت: «یا علی.»
    با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی‌اش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشته‌اش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»
    گفتم: «بله می‌دانم، می‌خواستم امتحانت کنم!»
    نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.
    گفت: «تو؟ تو می‌خواهی مرا امتحان کنی؟»
    واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که می‌رفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانه‌هایی فراخ، گام‌هایی استوار و اراده‌ای مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من می‌آموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم، جلوی خدا.»
    پرویز پرستویی



  2. 5 کاربر مقابل از Rasoulh111 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #133322
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    21,847
    تشکر
    14,390
    تشکر شده : 9,112
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] فعلا حل شد ببینم فردا چی میشه





  4. #133323
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    21,847
    تشکر
    14,390
    تشکر شده : 9,112





  5. #133324
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    7,353
    تشکر
    339
    تشکر شده : 1,371
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir نمایش پست ها
    این که خطر خودمونه می گفتم چقدر چهرش آشناست

    خطر :



    تصویر خانوم مجری و متجاوز جنسی :

    مرتیکه دیوثه خارج نشین به حریم خصوصی ادما چرا تجاوز میکنی.من از تو به دادگاه لاهه و اینترپل شکایت میکنم


  6. #133325
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    7,353
    تشکر
    339
    تشکر شده : 1,371
    نقل قول نوشته اصلی توسط K A M R A N نمایش پست ها
    عشق است خطر کم کار شدی خطر جون یه تاپیکی چیزی ... گفتی میخوام بترکونم منتظریم و حمایتت میکنیم

    خودتی خطر ؟



    داداش ما چاکره شومام هستیم ولی اون ترکوندنه به امیر بستگی داره.


  7. کاربر مقابل از D.SOL عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  8. #133326
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    5,315
    تشکر
    1,892
    تشکر شده : 4,630
    صبح همگی بخیر ما که خروج رو زدیم

  9. #133327
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    نوشته ها
    4,343
    تشکر
    1,727
    تشکر شده : 3,073
    من همیشه با سوزن نگاه..
    با نخ آرزو..
    روزها
    هفته‌ها
    ماه‌ها
    سال‌ها را به هم دوختم..
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    Atheist

  10. کاربر مقابل از Pacino عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #133328
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    27,393
    تشکر
    147
    تشکر شده : 308
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  12. #133329
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    34,507
    تشکر
    1,143
    تشکر شده : 8,006
    نقل قول نوشته اصلی توسط MaMaTiR نمایش پست ها
    میگم نکردم خر
    بیشعوری دیگه الاغ نوفهمی
    تو باید پرورش گاومیش میخوندی

  13. #133330
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    34,507
    تشکر
    1,143
    تشکر شده : 8,006
    نقل قول نوشته اصلی توسط Clint نمایش پست ها
    حالا کی زیر کی رفته؟! آونگ زیر رادیو! یا رادیو زیر آونگ؟!
    فقط میدونم آونگ از یه جای دیگه تغذیه میشه و احتیاجی به پول رادیو نداره

صفحه 13333 از 18603 نخستنخست ... 123331283313233132831332313331133321333313334133351334313383134331383314333 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 753 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 753 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •