گفتوگو با مسعود رفیعزاده، خالق نماهنگهای پرطرفدار سریال «شهرزاد»
دو موزیکویدئوی دیگر در راه است
موزیکویدئوهای سریال «شهرزاد» چندماهی است که همینطور دستبهدست میشود. آمارهای غیررسمی گاهی خبر از میزان دانلودهایی میدهند که اگر صحت داشته باشند رکوردهای بسیاری را جابهجا خواهند کرد؛ موزیکویدئوهایی با صدای محسن چاوشی. مسعود رفیعزاده، تدوین این موزیکویدئوها را بر عهده داشته است. او پیش از سه سال تدوینگر برنامه سینمایی «هفت» و همچنین سازنده آنونسهایی برای فیلمهای سینمایی مختلف بوده است. تازهترین آنونسی که او ساخته، مربوط به فیلم «لانتوری» رضا درمیشیان است. گفتوگوی ما با او، درباره سازوکارهای ساخت آنونس و موزیکویدئو برای سریال «شهرزاد» است.
«افسار» بهعنوان پنجمین اثر محسن چاوشی برای سریال «شهرزاد»، تنها قطعهای بود که موزیکویدئویی برایش تولید نکردید. چرا؟
علی اسدزاده، پخشکننده «شهرزاد»، میخواست برای «افسار» نیز مانند دیگر قطعات محسن چاوشی برای سریال، موزیکویدئو بسازیم. اما از آنجا که موزیکویدئوی قبلی را در قسمت یازدهم پخش کرده بودیم و «افسار» در قسمت چهاردهم آمده بود و فاصله چندانی از کلیپ قبلی طی نشده بود پیشنهاد دادم، «افسار» بدون موزیکویدئو بیاید و ایشان هم پذیرفت.
روال و پروسه کار شما بهعنوان تدوینگر آنونس و موزیکویدئوها چگونه است؟
اولین ویدئو را دو ماه پیش از شروع پخش سریال ترتیب دادیم. همه راشهای 26 قسمت سریال در اختیارم قرار گرفت تا اینکه برای ساختن موزیکویدئوها از آنها استفاده کنم. در این زمینه هم با مرکز پخشکننده این سریال هماهنگ بودم، برای اینکه کدام موزیکویدئو را در کدام قسمت بگنجانیم یا همراه با کدام قسمت عرضه کنیم.
آنونس رسمی سریال «به رسم یادگار» است. یعنی ویدئویی که قرار است معرف کلیتی از «شهرزاد» باشد. از ساخت این آنونس بگویید.
اولین ویدئویی که برای «شهرزاد» تدوین کردم، «همخواب» بود. هم در «همخواب» و هم در «به رسم یادگار»، وظیفه موزیکویدئو معرفی کاملی از سریال است. همه بازیگران و حتی نقشهای فرعی در این آنونس معرفی میشوند و حتی میبینید که همین عامل باعث شده فضای آنونس چندان حسی نباشد مانند ویدئوهای بعدی. در دو کار اولی، از اغلب قسمتهای سریال تصاویری میبینیم، اما از ویدئوهای بعدی، تصاویر هماهنگ است با اینکه قصه تا کجا پیش رفته است. حقیقتش این است که آن موقع نمیدانستیم چنین استقبالی از موزیکویدئوها خواهد شد. اگر ماجرا آن موقع اینقدر برایم جدی بود، بسیاری از تصاویری را که در «همخواب» استفاده کردم، خرج نمیکردم و برای بعدها نگهشان میداشتم.
با نغمه ثمینی، نویسنده «شهرزاد» هم که برای همین صفحه گفتوگو کردیم از این گفتیم که در دو موزیکویدئوی اولیه، حتی بسیاری از اتفاقات سریال لو میرود و مثلا اگر کسی «همخواب» و «به رسم یادگار» را ببیند، پی میبرد که عشق فرهاد و شهرزاد، منجر به وصال نخواهد شد. شما وقتی این دو موزیکویدئو را میساختید، مطمئن بودید که حتی لودادن قسمت عمدهای از قصه، از مخاطبان بالقوه آن نمیکاهد؟
دقیقا مثل شما فکر میکردیم. میدانستیم که «شهرزاد» با کششی که دارد با لورفتن قصهاش، آسیب نخواهد دید و چه بسا، مخاطبش را برای تماشای دیگر قسمتها تشنهتر کند. مطمئن بودیم که موزیکویدئوها در میزان فروش و بیشتر دیده شدن سریال نقشی عمده خواهد داشت. حتی در کلیپهای بعدی نیز این کار را کردیم. البته بیشتر کد دادیم تا اینکه چیزی را لو داده باشیم. مثلا در موزیکویدئوی «شهرزاد» که به همراه قسمت دوازدهم منتشر شد، صحنهای میبینیم که قباد [با بازی شهاب حسینی] کاغذ وصلهشده دستخط فرهاد را پیدا میکند و میخواند. این کد در قسمت نوزدهم رمزگشایی میشود.
مـوزیــکویدئوهــای «شهرزاد» بارها دانلود و دیده شده است. اما شما برای همراهکردن آندسته که سریال را نمیبینند، چه کردید؟ چه تمهیدی اندیشیدید که موزیکویدئوها حتی برای این دسته از مخاطبان هم که تصوری از قصه سریال ندارند، موضوعیت و جذابیت داشته باشد؟
در «همخواب» و «به رسم یادگار» که پیش از آغاز پخش سریال منتشر شدند و بهنوعی سریال را معرفی میکردند، کاری به قصه نداشتیم. استقبال از این دو کلیپ را که دیدیم، تصمیم گرفتیم باز هم برای «شهرزاد»، موزیکویدئو بسازیم. از کلیپ سوم که «کجایی؟» نام داشت و بسیار از آن استقبال شد، با قصه همراه شدیم و میبینیم در این کلیپ و بعدیها کاملا هماهنگ با سیر روایی قصه پیش میرویم. اما بهشخصه بسیاری را میشناسم که «شهرزاد» را ندیدهاند، اما موزیکویدئوها را مشتاقانه دنبال میکنند. بالاخره «شهرزاد» یک درام عاشقانه است و حتی با تماشای کلیپها هم روایت را میشود دنبال کرد.
در موزیکویدئوی «ماهپیشونی» با اینکه محوریت قصه، عشق آذر به فرهاد است، اما باز هم روایت کلیپ شما با کودتا و تصاویر دراماتیک بین فرهاد و شهرزاد در آن روز شروع میشود و باز هم با دیالوگ بین این دو که بسیار معروف شده (همه چی اونطوری نمیشه که ما فکرش رو میکنیم) ادامه مییابد و به خودکشی آذر میرسد. شاید شما هم میدانید که عشق دومِ قصه (آذر به فرهاد)، به اندازه عشق اول آن (بین فرهاد و شهرزاد)، مشتعل نیست و مخاطب با آن همراه نشده و هنوز به دنبال بازگشت به آن عشق است... به همین دلیل است که هنوز موزیکویدئوها آن عشق را رها نکردهاند؟
مساله این است که به دنبال منطقی روایی هستیم؛ مثلا کلیپ «کجایی؟» هم با تصویر شلوغیهای کودتا آغاز میشود تا با دلهره و می خواهد این نشانه را برجسته کند که همه این تلخیها و ناکامیها با بروز کودتا رقم خورده است. در کلیپ «شهرزاد» هم از دیالوگی که میگویید استفاده کردهایم؛ دیالوگی که تیتر همه این وقایع است. در واقع میخواهیم مخاطب با کنار هم چیدن این پازلها به انسجامی روایی و نشانگانی برسد. اما در «ماهپیشونی» که باید بگویم سختترین کار تدوین را داشت، 20 ثانیه اول کلیپ، درصدد بازنمایی کلیدواژه سطر اول متن ترانه است؛ «سرگردونی». در20 ثانیه اول گزارشی از همه سرگردانیهای شخصیتهای اصلی میبینیم از کودتا، از گریختن از دست تقدیر شومی که بزرگآقا برای فرهاد و شهرزاد رقم خواهد زد و... .
بنابراین میتوان گفت شما از آن کسانی هستید که معتقدید موزیکویدئو باید با متن ترانه همپوشانی داشته باشد و تقارن و تناسبی با آن ایجاد کند؟
تمام تلاش من این بود که در تدوین موزیکویدئوهای سریال «شهرزاد» به متن ترانهها وفادار باشم. حتی در کلیپ «شهرزاد» که از تصاویر دو فیلم «کازابلانکا» و «بر بادرفته» استفاده کردهایم، لحظاتی را میبینیم که کاملا منطبق است با قصه «شهرزاد» و متن ترانه آن. از این لحاظ فکر میکنم کلیپ «شهرزاد» از بین پنج کلیپی که تدوین کردم، خروجی کاملتری است.
اما شاید این تلاش صرف برای یافتن مدلولهایی از نشانههای تصویری متن ترانهها سادهترین کاری باشد که یک تدوینگر انجام بدهد؛ ساده نه به لحاظ پروسه تولید، بلکه از نظر ایدههایی که برای تدوین دارد. چه بسا تدوینگر بتواند با موزیکویدئویش، اثری مستقل بسازد و چیزی به متن بیفزاید.
طبیعی است که من اگر کلیپی آزاد میساختم، صرفا به تصاویر سریال بسنده نمیکردم و متریال مختلفی را به کار میبردم، اما توجه داشته باشید که اینها کلیپ نیست و در واقع نماهنگهای یک سریال است؛ موزیکویدئوهایی برای یک سریال که باید در آنها از تصاویر سریال بهره ببرید. مطابقت دقیق در اینجا ضروری است. نهایتا مثلا در موزیکویدئوی «شهرزاد» جز از شخصیتهای سریال، از مرغ عشقهایی در آغاز و سپس از یک ساعت استفاده کردم که هر یک معنایی از قصه را نمایندگی کنند.
محسن چاوشی برای قسمتهای بعدی هم، قطعهای خواهند خواند تا موزیکویدئویش را تدوین کنید؟
نوزده قسمت از سریال پخش شده و هفت قسمت از آن باقی مانده است. دو موزیکویدئوی دیگر برای باقی قسمتها در راه است.